شمارهٔ ۲۲۵
زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص
مرا وفای تو نقش صحیفه اخلاص
مدام مطرب بزم غم توام من مست
سرود ناله من کرده چرخ را رقاص
خراب باده عشقت ز ننگ عقل بری
اسیر حلقه زلفت ز دام قید خلاص
جزای کشتن پروانه شمع را این بس
که از نسیم دم صبح می رسد بقصاص
بلا و درد و غمت قدر داده اند مرا
که نیست قیمت هر جنس جز بقدر خواص
غم تو بود مشخص مرا دمی که هنوز
نداشتند تعین هیاکل و اشخاص
حدیث عشق فضولی به هیچ کس مگشا
درون بحر نباید که دم زند غواص
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص
مرا وفای تو نقش صحیفه اخلاص
هوش مصنوعی: عجب بیرحمی تو بر من که نشاندهندهی رحمت خاص توست. وفای تو مانند نگاری است که در دل صداقت من ثبت شده است.
مدام مطرب بزم غم توام من مست
سرود ناله من کرده چرخ را رقاص
هوش مصنوعی: من همیشه در حال جشن و شادمانی هستم، اما غم تو مرا مست و ناتوان کرده است، به طوری که صدای نالهام به آسمان میرسد و چرخ فلک را به رقص درآورده است.
خراب باده عشقت ز ننگ عقل بری
اسیر حلقه زلفت ز دام قید خلاص
هوش مصنوعی: عشق تو به قدری ویران کننده است که عقل را شرمنده میکند. من در دام زلف تو گرفتار شدهام و از بندهایی که مرا محدود کردهاند، رهایی ندارم.
جزای کشتن پروانه شمع را این بس
که از نسیم دم صبح می رسد بقصاص
هوش مصنوعی: کشتن پروانه توسط شمع به این نکته اشاره دارد که تنها نتیجهاش این است که نسیم صبحگاهی صدای انتقام را به گوش میرساند.
بلا و درد و غمت قدر داده اند مرا
که نیست قیمت هر جنس جز بقدر خواص
هوش مصنوعی: بلا و درد و غم، ارزش و قدری به من بخشیدهاند، زیرا هیچ چیزی در دنیا ارزش واقعیاش از ویژگیهای خاصش فراتر نمیرود.
غم تو بود مشخص مرا دمی که هنوز
نداشتند تعین هیاکل و اشخاص
هوش مصنوعی: غم تو در واقع باعث شناخته شدن من شد، زمانی که هنوز هیچ تعریفی از چهرهها و صورتها وجود نداشت.
حدیث عشق فضولی به هیچ کس مگشا
درون بحر نباید که دم زند غواص
هوش مصنوعی: در مورد عشق و احساسات عمیق آن هرگز با کسی صحبت نکن، چرا که مانند یک غواص در عمق دریا هستی و نباید هیچ صدایی از خود بیرون بیاوری.