گنجور

شمارهٔ ۲۱۷

پیش تو گل از شرم سرانداخته در پیش
گویا که پشیمان شده از آمدن خویش
گل جای بسر دارد اگر بگسلد از خار
ای گل منشین پیش رقیبان بداندیش
در باغ چرا پیرهن گل شده خونین
ای گل تو مگر بر رگ بلبل زده نیش
چون غنچه خندان که شود گل ز دم باد
ناصح ز دم سرد تو شد آتش دل بیش
گر سینه شکافم دل صد پاره نماید
چون غنچه چرا فاش کنم حال دل ریش
چون رخ بنمودی بده از لعل لبت کام
در دور گل آن به که کند کس طرب و عیش
بربود دل و دین من آن غمزه فضولی
فریاد ز بی باکی آن کافر بدکیش

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیش تو گل از شرم سرانداخته در پیش
گویا که پشیمان شده از آمدن خویش
هوش مصنوعی: در حضور تو، گل به خاطر شرم خودش، سرش را پایین انداخته و به نوعی نشان می‌دهد که از حضورش در اینجا پشیمان است.
گل جای بسر دارد اگر بگسلد از خار
ای گل منشین پیش رقیبان بداندیش
هوش مصنوعی: اگر گل از خار جدا شود، جایگاهش را خواهد داشت. ای گل، در حضور رقیبان بداندیش ننشین.
در باغ چرا پیرهن گل شده خونین
ای گل تو مگر بر رگ بلبل زده نیش
هوش مصنوعی: در باغ، لباس گل چاک شده و خونین است. ای گل، آیا نیشی بر رگ بلبل زده‌ای؟
چون غنچه خندان که شود گل ز دم باد
ناصح ز دم سرد تو شد آتش دل بیش
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که مانند غنچه‌ای که با وزش باد باز می‌شود و شکوفا می‌گردد، دل من نیز با کلامی محبت‌آمیز و دلگرم‌کننده روشن می‌شود. اما زمانی که تو با لحن سرد و بی‌احساسی صحبت می‌کنی، آتش دل من شعله‌ورتر می‌شود.
گر سینه شکافم دل صد پاره نماید
چون غنچه چرا فاش کنم حال دل ریش
هوش مصنوعی: اگر سینه‌ام را بشکافند، دل من همچون صد تکه‌ی جداشده نمایان می‌شود. پس چرا حال دلم را که زخم‌دار است، فاش کنم؟
چون رخ بنمودی بده از لعل لبت کام
در دور گل آن به که کند کس طرب و عیش
هوش مصنوعی: هنگامی که چهره‌ات را نمایان کردی، از لب‌های لعلین‌ات به من عطا کن تا در میان باغ گل، کام دل را برآورم؛ زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند مانند من خوشی و لذت را تجربه کند.
بربود دل و دین من آن غمزه فضولی
فریاد ز بی باکی آن کافر بدکیش
هوش مصنوعی: دل و ایمان من را آن نگاه فریبنده‌ای که بی‌پروا و بی‌اعتناست، به کلی گرفت. وای از بی‌اعتنایی آن کافر بداندیش!