شمارهٔ ۲۱۶
یارب بحق حرمت رندان درد نوش
ما را میفکن از نظر پیر می فروش
می نیست آب دانه انگور بلکه هست
خون دلی ز جور فلک آمده بجوش
اخبار ساکنان سراپرده فناست
هر غلغله که می رسد از جوش می بگوش
باده فتاده است بجوش از خروش چنگ
وز جوش باده چنگ فتادست در خروش
ساقی بیار باده که بگشایدم زبان
گویم ترا که از چه سبب مانده ام خموش
بازار دهر را همه بر هم زدیم نیست
جز باده جوهری که بریزد بنقد هوش
قید علاقه هست فضولی کمال عیب
زنهار پرده ز تجرد باو مپوش
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یارب بحق حرمت رندان درد نوش
ما را میفکن از نظر پیر می فروش
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، به حرمت رندان و دردهای ما، خواهش میکنم که ما را از نظر پیر میفروش دور نکن.
می نیست آب دانه انگور بلکه هست
خون دلی ز جور فلک آمده بجوش
هوش مصنوعی: این ابراز به این معناست که آنچه در زندگی از مشکلات و بیعدالتیها به دست میآید، تنها ظاهر خوشایند نیست، بلکه عمیقاً ریشه در ناملایمات و رنجها دارد. به جای آنکه بخواهیم از زیباییها و شیرینیها صحبت کنیم، باید به تلخیها و چالشهای زندگی بپردازیم که انسان را تحت فشار قرار میدهد و نشاندهندهی واقعیتهای پنهان و دردناک آن است.
اخبار ساکنان سراپرده فناست
هر غلغله که می رسد از جوش می بگوش
هوش مصنوعی: خبرها درباره ساکنان این دنیا بیدوام و فانی است و هر سر و صدایی که به گوش میرسد از ناآرامی و هیجان حاصل میشود.
باده فتاده است بجوش از خروش چنگ
وز جوش باده چنگ فتادست در خروش
هوش مصنوعی: شراب به شدت در حال جوشیدن و خروش است و صدای چنگ نیز از این جوش و خروش به وجود آمده است. همراه با شور و هیجان شراب، صدای چنگ به اوج رسیده و در حال نواختن است.
ساقی بیار باده که بگشایدم زبان
گویم ترا که از چه سبب مانده ام خموش
هوش مصنوعی: ای ساقی، لطفاً نوشیدنی بیاور تا زبانم باز شود و بگویم چرا ساکت ماندهام.
بازار دهر را همه بر هم زدیم نیست
جز باده جوهری که بریزد بنقد هوش
هوش مصنوعی: ما در دنیای امروز هر چیزی را به هم ریختهایم و تنها چیزی که ارزش دارد، همان بادهای است که با توجه به هوش و درک واقعی خود میتوانیم به دست آوریم.
قید علاقه هست فضولی کمال عیب
زنهار پرده ز تجرد باو مپوش
هوش مصنوعی: در این بیت به بیان این موضوع پرداخته شده که وابستگی و عشق میتواند عیب باشد و باید از پنهان کردن آن در سایه عزلت و جدایی پرهیز کرد. یعنی بهتر است خود را از قید وابستگیها آزاد کنیم و با صداقت و شفافیت به اشتباهات و عیبهای خود بپردازیم.