گنجور

شمارهٔ ۱۹۶

جای ما کوی تو خواهد بود تا خواهیم بود
خاک آن کوییم گر سر بر فلک خواهیم بود
دلبرم طفلست و روز افزون جمالش آه اگر
محنت من هم بقدر حسن او خواهد فزود
قدر محبوبان نمی داند کسی بهتر ز ما
لیک قدر ما نمی دانند محبوبان چه سود
ساخت ما را دور با رخسار زرد و اشک آل
زان خط سبز و سر زلف سیه چرخ کبود
بر فکند از خلق رسم سجده بت را رخت
رخ نمودی بر بتان پیش تو واجب شد سجود
شوق زلف او به داغ دل نرفت از سینه‌ام
بر نیاورد این همه آتش ازین خاشاک دود
سالک راه عدم گشتم بفکر آن دهان
عاشقی چون من نمی‌آید فضولی در وجود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جای ما کوی تو خواهد بود تا خواهیم بود
خاک آن کوییم گر سر بر فلک خواهیم بود
هوش مصنوعی: جای ما همیشه در نزدیکی تو خواهد بود و تا زمانی که زنده‌ایم، ما خاک آن مکان خواهیم بود، حتی اگر به بلندای آسمان برویم.
دلبرم طفلست و روز افزون جمالش آه اگر
محنت من هم بقدر حسن او خواهد فزود
هوش مصنوعی: عشق من مانند کودکی است که هر روز بیشتر زیبا می‌شود. ای کاش درد و رنج من هم به اندازه زیبایی او افزایش یابد.
قدر محبوبان نمی داند کسی بهتر ز ما
لیک قدر ما نمی دانند محبوبان چه سود
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به اندازه ما ارزش محبوبان را نمی‌داند، اما محبوبان ارزش ما را نمی‌شناسند. در این شرایط، چه فایده‌ای دارد؟
ساخت ما را دور با رخسار زرد و اشک آل
زان خط سبز و سر زلف سیه چرخ کبود
هوش مصنوعی: آفرینش ما با چهره‌ای زرد و گریان از آن خط سبز و موی سیاه، به گونه‌ای است که گویی تحت تاثیر چرخ فلک قرار گرفته‌ایم.
بر فکند از خلق رسم سجده بت را رخت
رخ نمودی بر بتان پیش تو واجب شد سجود
هوش مصنوعی: با فروتنی و احترام به تو، طرز سجده کردن را از دیگران آموختم و چهره‌ات زیبایی‌اش را به بت‌ها نشان داد. اکنون بر من واجب شده است که در برابر تو سجده کنم.
شوق زلف او به داغ دل نرفت از سینه‌ام
بر نیاورد این همه آتش ازین خاشاک دود
هوش مصنوعی: عشق و اشتیاق به موهای او باعث نشد که درد دلم از درونم بیرون بیاید. این همه آتش و شعله‌ور شدن در دل من تنها به خاطر یک چیز کوچک نیست؛ بلکه از زبانه‌های عشق ناشی می‌شود.
سالک راه عدم گشتم بفکر آن دهان
عاشقی چون من نمی‌آید فضولی در وجود
هوش مصنوعی: من در مسیر عدم قرار گرفته‌ام و به این فکر می‌کنم که عاشقی مثل من پیدا نمی‌شود که به خاطر او شاد و بی‌خیال باشد.