شمارهٔ ۱۹۴
دل اسیر خم گیسوی تو شد
دیده حیران مه روی تو شد
تن چون موی مرا هر سر مو
بسته سلسله موی تو شد
سبب رغبت محراب مرا
میل طاق خم ابروی تو شد
باعث شوق طواف حرمم
نسبت خاک سر کوی تو شد
اشکم از هر مژه هر گوشه روان
بهوای قد دلجوی تو شد
خضر گویند بقا یافت مگر
کشته غمزه جادوی تو شد
شکوه ها داشت فضولی ز بتان
تو چه کردی که دعاگوی تو شد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل اسیر خم گیسوی تو شد
دیده حیران مه روی تو شد
هوش مصنوعی: دل من گرفتار زیباییهای موهای تو شده و چشمم از تماشای جمال تو به شگفتی افتاده است.
تن چون موی مرا هر سر مو
بسته سلسله موی تو شد
هوش مصنوعی: بدن من مانند موی من است که هر تار آن به زنجیرهای از موی تو متصل شده است.
سبب رغبت محراب مرا
میل طاق خم ابروی تو شد
هوش مصنوعی: محراب عبادت من به خاطر زیبایی و جذابیت طاق خم ابروی توست که مرا به سمت خود جذب کرده است.
باعث شوق طواف حرمم
نسبت خاک سر کوی تو شد
هوش مصنوعی: عشق به تو و نزدیکی به مکان مقدست، دلیلی شده برای شوق و اشتیاق من به دور گشتن در حرم تو.
اشکم از هر مژه هر گوشه روان
بهوای قد دلجوی تو شد
هوش مصنوعی: اشک من از هر گوشه و مژهام به خاطر زیبایی و جذابیت تو به راه افتاده است.
خضر گویند بقا یافت مگر
کشته غمزه جادوی تو شد
هوش مصنوعی: برخی معتقدند که خضر، نماد زندگی پایدار و ابدی است، اما او هم تحت تأثیر جاذبه و魅ه چشمان تو، کشته شده است.
شکوه ها داشت فضولی ز بتان
تو چه کردی که دعاگوی تو شد
هوش مصنوعی: فضولی از زیباییها و جذابیتهای محبوبان تو بسیار صحبت کرده است. چه تغییراتی در تو به وجود آمده که اکنون باعث شدهاند برای تو دعا کنند؟