گنجور

شمارهٔ ۱۹۱

گر فلک با تیغ کین بر سینه ام چاک افکند
دل ز چاک سینه ام آتش بر افلاک افکند
خاک را بر سر توان برداشت از راه شرف
هر کجا آن سرو قامت سایه بر خاک افکند
پاک کن دل را ز آلایش که سوز عشق را
هست این عادت که پرتو بر دل پاک افکند
در دل و جان شوق لعلت را نهفتم آن منم
کاتشی را تا کند پنهان بخاشاک افکند
از کمال ضعف من نبود عجب گر هستیم
اختلافی در میان اهل ادراک افکند
چون دهد ناصح مرا از گریه تسکین در غمت
خاک راهت را مگر در چشم نمناک افکند
چون نگه دارد فضولی شیشه دل را درست
زین همه سنگی که آن بدخوی بی باک افکند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر فلک با تیغ کین بر سینه ام چاک افکند
دل ز چاک سینه ام آتش بر افلاک افکند
هوش مصنوعی: اگر آسمان با قهر و خشم بر سینه‌ام زخم عمیق ایجاد کند، دل از درد این زخم آتش را به سوی آسمان پرتاب خواهد کرد.
خاک را بر سر توان برداشت از راه شرف
هر کجا آن سرو قامت سایه بر خاک افکند
هوش مصنوعی: برای حفظ احترام و کرامت، می‌توان از زمین برخاست و خاک را بر سر نهاد؛ هر جا که آن درخت بلند و زیبایی سایه‌اش را بر زمین بگسترد، ارزش دارد که به آنجا توجه کنیم.
پاک کن دل را ز آلایش که سوز عشق را
هست این عادت که پرتو بر دل پاک افکند
هوش مصنوعی: دل خود را از هر گونه آلودگی پاک کن، زیرا عاطفه عشق این ویژگی را دارد که نور خود را بر دل‌های پاک می‌تاباند.
در دل و جان شوق لعلت را نهفتم آن منم
کاتشی را تا کند پنهان بخاشاک افکند
هوش مصنوعی: در دل و جان خود اشتیاق و عشق به تو را پنهان کرده‌ام، من مثل آتشی هستم که در زیر خاکستر مخفی شده و منتظر فرصتی هستم تا ظهور کند.
از کمال ضعف من نبود عجب گر هستیم
اختلافی در میان اهل ادراک افکند
هوش مصنوعی: از آنجا که من بسیار ضعیف هستم، جای تعجب نیست اگر وجود من باعث اختلاف نظر در میان افراد با درک و فهم باشد.
چون دهد ناصح مرا از گریه تسکین در غمت
خاک راهت را مگر در چشم نمناک افکند
هوش مصنوعی: وقتی ناصح به من آرامش می‌بخشد و از گریه‌ام کم می‌کند، آیا خاک راهت را در چشمانم نمی‌ریزد؟
چون نگه دارد فضولی شیشه دل را درست
زین همه سنگی که آن بدخوی بی باک افکند
هوش مصنوعی: وقتی که فضولی مراقب دل آدم باشد و آن را درست نگه‌دارد، مثل شیشه‌ای می‌شود که در برابر همه سنگ‌هایی که آن آدم بدخلق و بی‌پروا به‌سویش پرتاب می‌کند، ایستادگی کند.