شمارهٔ ۱۹۰
ناله گره از رشته کارم نگشاید
کار دلم از ناله زارم نگشاید
مشکل که گشاید گره از کار دلم بخت
تا شانه خم زلف نگارم نگشاید
دولت نگشاید در اقبال برویم
تا باد نقاب از رخ یارم نگشاید
آسودگیم نیست ازین مرحله تا بخت
بر خاک سر کوی تو بارم نگشاید
شوق سر کوی تو غم روی تو دارم
دور از تو دل از باغ و بهارم نگشاید
با دل مسپارید بخاکم دم مردن
تا خون نزند موج و مزارم نگشاید
از خار امل غنچه مقصود فضولی
شرطست که تا اشک نبارم نگشاید
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ناله گره از رشته کارم نگشاید
کار دلم از ناله زارم نگشاید
هوش مصنوعی: اگر نالههای من گرهای از مشکلاتم باز نکند، دل من هم از این نالههای زار و ناتوان آرام نخواهد گرفت.
مشکل که گشاید گره از کار دلم بخت
تا شانه خم زلف نگارم نگشاید
هوش مصنوعی: زمانی که مشکل من حل شود و گره از کار دلم باز شود، بهعنوان یک اتفاق خوب، خوشبختی و شانس من نمیتواند بهاندازه زیبایی و دلربایی موهای معشوقم باشد.
دولت نگشاید در اقبال برویم
تا باد نقاب از رخ یارم نگشاید
هوش مصنوعی: خوشبختی و موفقیت به سادگی در دسترس نیست و تا زمانی که شرایط مناسب نباشد، شادابی و زیبایی چهره محبوبم را نمیتوانم ببینم.
آسودگیم نیست ازین مرحله تا بخت
بر خاک سر کوی تو بارم نگشاید
هوش مصنوعی: من در این مرحله آرامشی ندارم تا زمانی که بخت من به خیابان تو بیفتد و بر من گشایش نیابد.
شوق سر کوی تو غم روی تو دارم
دور از تو دل از باغ و بهارم نگشاید
هوش مصنوعی: درد و غم فراق تو را در دل دارم و اگر دور از تو باشم، حتی دل من هم از شادی و زیبایی بیبهره میماند.
با دل مسپارید بخاکم دم مردن
تا خون نزند موج و مزارم نگشاید
هوش مصنوعی: تا زمانی که به مرگ نزدیک میشوید، دل خود را به خاک ندهید، زیرا نمیخواهید که خونتان بر زمین بریزد و جایگاهتان را بگشاید.
از خار امل غنچه مقصود فضولی
شرطست که تا اشک نبارم نگشاید
هوش مصنوعی: از خار و زحمات زندگی، تنها به هدف و آرزوی خود دست مییابیم، اما این به شرطی است که تا زمانی که درد و اشک نریختهام، به آنچه میخواهم نمیرسم.