گنجور

شمارهٔ ۱۸۲

دل اغیار بر من از غم جانانه می‌سوزد
ز جور آشنا بر من دل بیگانه می‌سوزد
اگر سوزد دل پروانه خواهد بر زبان آرد
زبان شمع را سوز دل پروانه می‌سوزد
نزد ای شمع در فانوس آتش سوز بسیارت
نه ای  چون من ، که کمتر آتشِ من خانه می‌سوزد
ز برق آه دل غافل مباش از سینه‌ام ای جان
برون کش رخت خود امشب که این ویرانه می‌سوزد
سرشکم قطره قطره ز آتش دل محو می گردد
دریغ از خرمن عمرم که دانه دانه می سوزد
شبی افسانه شوق تو می‌گفتند در مجلس
مرا چون شمع هر شب شوق آن افسانه می‌سوزد
فضولی نیست غمخواری دل ویرانه را شب‌ها
به جز داغی که هردم بر دل دیوانه می‌سوزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل اغیار بر من از غم جانانه می‌سوزد
ز جور آشنا بر من دل بیگانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: دل‌های دیگران به خاطر غم عاشقانه من آتش می‌گیرد، در حالی که دل بیگانگان به خاطر ظلم و سختی‌های نزدیکانم می‌سوزد.
اگر سوزد دل پروانه خواهد بر زبان آرد
زبان شمع را سوز دل پروانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: اگر دل پروانه آتش بگیرد، او از عواطف و احساساتش درباره شمع صحبت خواهد کرد. این نشان‌دهنده‌ی این است که دل پروانه به خاطر شمع دچار سوختگی و درد می‌شود.
نزد ای شمع در فانوس آتش سوز بسیارت
نه ای  چون من ، که کمتر آتشِ من خانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: ای شمع، تو در این فانوس آتش سوزی نمی‌کنی، اما آتش من کمتر از تو خانه‌ام را می‌سوزاند، چون شمعی درخشان و پرشور هستی.
ز برق آه دل غافل مباش از سینه‌ام ای جان
برون کش رخت خود امشب که این ویرانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: ای جان، فراموش نکن که در دل من آتشی شعله‌ور است. امشب از سینه‌ام بیرون بیا و خودت را نجات بده، زیرا این ویرانه در حال سوختن است.
سرشکم قطره قطره ز آتش دل محو می گردد
دریغ از خرمن عمرم که دانه دانه می سوزد
هوش مصنوعی: حسرت می‌خورم که اشک‌هایم به آرامی به خاطر آتش عشق در دلم ناپدید می‌شوند و عمرم مانند دانه‌های خشکی که یکی یکی در آتش می‌سوزند، از بین می‌رود.
شبی افسانه شوق تو می‌گفتند در مجلس
مرا چون شمع هر شب شوق آن افسانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: در یک شب، داستان عشق تو را در مجلسی برای من می‌گفتند. من مثل شمعی در هر شب به خاطر آن داستان عشق می‌سوزم و دلم برایش می‌تپد.
فضولی نیست غمخواری دل ویرانه را شب‌ها
به جز داغی که هردم بر دل دیوانه می‌سوزد
هوش مصنوعی: غمخواری برای دل ویران، در شب‌ها هیچ فایده‌ای ندارد جز اینکه دایماً بر دل دیوانه‌ای آتش می‌زند.

حاشیه ها

1402/12/11 12:03
سیدمحمد جهانشاهی

تو را ای شمع ، در فانوس آتش سوز  بسیار است،

1402/12/11 12:03
سیدمحمد جهانشاهی

نه ای  چون من ، که کمتر آتشِ من خانه می‌سوزد