شمارهٔ ۱۸۱
حبیب درد دلم را دوا نخواهد کرد
ترحمی بمن مبتلا نخواهد کرد
چو تیر تا نفتد دور ازان کمان ابرو
رقیب در دل ما هیچ جا نخواهد کرد
کمست مهر بتان آن قدر که گر همه را
کنند جمع بیک کس وفا نخواهد کرد
بتی که حال دل زار عاشقان داند
بعاشقان جفاکش جفا نخواهد کرد
گر افکند بگریبان دل غمت صد چاک
ز دست دامن عشقت رها نخواهد کرد
هلاک ما مطلب زانکه در ره عشقت
کسی ز اهل وفا کار ما نخواهد کرد
ز باغ وصل فضولی گلی نخواهد چید
کسی که صبر بداغ بلا نخواهد کرد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حبیب درد دلم را دوا نخواهد کرد
ترحمی بمن مبتلا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: محبوب من هیچ درمانی برای درد دل من نخواهد داشت و هیچ توجهی به حال من نمیکند.
چو تیر تا نفتد دور ازان کمان ابرو
رقیب در دل ما هیچ جا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: تا زمانی که تیر عشق از کمان ابروی رقیب دور نیفتد، هیچ جایی در دل ما نخواهد بود.
کمست مهر بتان آن قدر که گر همه را
کنند جمع بیک کس وفا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: محبت و علاقه به معشوقان آنقدر اندک است که اگر تمام عشقها را به یک نفر هدیه کنند، باز هم وفا و وفاداری نخواهد کرد.
بتی که حال دل زار عاشقان داند
بعاشقان جفاکش جفا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: بیتی که حال دل رنجیده و عاشقان را میشناسد، به عاشقانی که از درد و رنج میکشند، ظلم و ستم نخواهد کرد.
گر افکند بگریبان دل غمت صد چاک
ز دست دامن عشقت رها نخواهد کرد
هوش مصنوعی: اگر غم تو دل مرا هزار بار پاره پاره کند، باز هم از محبت به تو دست نخواهم کشید.
هلاک ما مطلب زانکه در ره عشقت
کسی ز اهل وفا کار ما نخواهد کرد
هوش مصنوعی: ما در عشق تو به نابودی خواهیم رسید، زیرا کسی از وفاداران نیست که در این مسیر به ما کمک کند.
ز باغ وصل فضولی گلی نخواهد چید
کسی که صبر بداغ بلا نخواهد کرد
هوش مصنوعی: هیچکس در باغ وصال عشق، گلی نخواهد چید اگر آمادگی تحمل درد و مشکل را نداشته باشد.