شمارهٔ ۱۷
ساقیا می ده که حرفی ز آن دهان گویم ترا
تا نکردم مست کی راز نهان گویم ترا
بس که از حیرت بود هر لحظه ام حال دگر
حیرتی دارم که حال خود چه سان گویم ترا
کی توانم گفت حوری در لطافت یا ملک
هر چه نتوان دید چون باشد که آن گویم ترا
ساعتی بر چشمه چشمم نمی گیری قرار
زین روش می زیبد ار سرو روان گویم ترا
الفت جان را ثباتی نیست می ترسم ز هجر
جان من از دل نمی آید که جان گویم ترا
شمع من یاد تو تنها نیست دور از طعنه
می کنم ذکر بتان تا در میان گویم ترا
تا ز گردون نگذرد شبها فضولی ناله ات
سگ به از من گر سگ آن دلستان گویم ترا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ساقیا می ده که حرفی ز آن دهان گویم ترا
تا نکردم مست کی راز نهان گویم ترا
هوش مصنوعی: ای ساقی، برایم میریزی تا بتوانم چیزی از دل خودم بگویم. تا زمانی که مست نشدهام، نمیتوانم رازهایم را با تو در میان بگذارم.
بس که از حیرت بود هر لحظه ام حال دگر
حیرتی دارم که حال خود چه سان گویم ترا
هوش مصنوعی: هر لحظه به قدری در شگفتی هستم که اکنون دچار نوعی دیگر از حیرت شدهام و نمیدانم چگونه وضعیت خود را برای تو توضیح دهم.
کی توانم گفت حوری در لطافت یا ملک
هر چه نتوان دید چون باشد که آن گویم ترا
هوش مصنوعی: کی میتوانم بگویم که حوری در لطافت چگونه است یا اینکه ملک چگونه است، وقتی نمیتوانم اینها را به تو بیان کنم.
ساعتی بر چشمه چشمم نمی گیری قرار
زین روش می زیبد ار سرو روان گویم ترا
هوش مصنوعی: برای مدتی نمیتوانی بر چشمانم آرام بگیرید، از این روش زندگی، اگر میخواهم تو را به زیبایی سروهای خوش قد و قامت تعبیر کنم.
الفت جان را ثباتی نیست می ترسم ز هجر
جان من از دل نمی آید که جان گویم ترا
هوش مصنوعی: محبت به جانم پایدار نیست و از جدایی تو میترسم، زیرا این احساس در درونم نمیتواند به زبان بیاید که بگویم چقدر دوستت دارم.
شمع من یاد تو تنها نیست دور از طعنه
می کنم ذکر بتان تا در میان گویم ترا
هوش مصنوعی: شمع من فقط به یاد تو روشن نیست، من به دور از هر طعنه و زخم زبانی، نام محبوبان دیگر را میبرم تا در میان صحبتهایم، یاد تو را هم بکنم.
تا ز گردون نگذرد شبها فضولی ناله ات
سگ به از من گر سگ آن دلستان گویم ترا
هوش مصنوعی: تا زمانی که این دنیا و شبهایش ادامه دارد، ناله و زاری تو به من مراجعه بیشتری دارد، حتی اگر آن سگ هم باشد که به دلی خوش و زیبا اشاره میکند.