شمارهٔ ۱۵
عشقت از دایره عقل برون کرد مرا
داخل سلسله اهل جنون کرد مرا
در غم عشق بتان هیچ کسی چون من نیست
نظری کن که غم عشق تو چون کرد مرا
من نبودم به غم عشق چنین به طاقت
کمی لطف تو بسیار زبون کرد مرا
بامیدی که مگر طعنه زنان نشناسند
شادم از اشک که آغشته بخون کرد مرا
رسته بودم ز گرفتاری شیرین دهنان
باز لعل تو مقید بفسون کرد مرا
کم نشد بی لب شیرین تو جان کندن من
وه که این شیوه ز فرهاد فزون کرد مرا
ز ازل در دل من بود فضولی غم عشق
فلک آشفته بدینسان نه کنون کرد مرا
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عشقت از دایره عقل برون کرد مرا
داخل سلسله اهل جنون کرد مرا
هوش مصنوعی: عشقت به حدی مرا تحت تأثیر قرار داد که دیگر نمیتوانم با عقل و منطق خود فکر کنم و به نوعی در جمع دیوانگان قرار گرفتم.
در غم عشق بتان هیچ کسی چون من نیست
نظری کن که غم عشق تو چون کرد مرا
هوش مصنوعی: در غم عشق معشوقان، هیچ کس مانند من نیست. اگر نگاهی به وضعیت من بیندازی، میبینی که عشق تو چه بلایی بر سرم آورده است.
من نبودم به غم عشق چنین به طاقت
کمی لطف تو بسیار زبون کرد مرا
هوش مصنوعی: من به خاطر غم عشق اینقدر تحملم کم نبود، ولی محبت تو به قدری زیاد بود که مرا ضعیف و ناتوان کرد.
بامیدی که مگر طعنه زنان نشناسند
شادم از اشک که آغشته بخون کرد مرا
هوش مصنوعی: امید دارم که شاید کسی متوجه نشود و به من طعنه نزند، اما من از اشکهایی که به خون آغشته شدهاند، بینهایت شاد هستم.
رسته بودم ز گرفتاری شیرین دهنان
باز لعل تو مقید بفسون کرد مرا
هوش مصنوعی: من از آزار و دردسرهای عاشقانه فارغ شده بودم، اما زیبایی و جذابیت تو دوباره مرا به خود مشغول کرد و گرفتار کرد.
کم نشد بی لب شیرین تو جان کندن من
وه که این شیوه ز فرهاد فزون کرد مرا
هوش مصنوعی: عشق و دلتنگی من به تو به قدری عمیق و طاقتفرساست که هیچ چیز نمیتواند آن را کاهش دهد. این وضعیت، حتی بیشتر از داستان فرهاد و شیرین بر من تاثیر گذاشته است.
ز ازل در دل من بود فضولی غم عشق
فلک آشفته بدینسان نه کنون کرد مرا
هوش مصنوعی: از زمانهای دور، در دل من احساس عشق و غم وجود داشت و حالا که به این حالت آشفته و پریشان درآمدهام، به نوعی اسیر همان حس و حال قدیمیام شدهام.