گنجور

شمارهٔ ۱۱۳

ملولم از تو نمی پرسیم که حال تو چیست
ملول بهر چه موجب ملال تو چیست
خراب شد ز تو حالم چرا نمی پرسی
چه حالتست ترا مانع سؤال تو چیست
مرا خیال تو و فکر تست در دل زار
ترا چه فکر بدل می رسد خیال تو چیست
شراب عشق تو مدهوش کرده است مرا
چه آگهم که فراق تو یا وصال تو چیست
ز اشک و آه من آزرده نمی دانی
که زیب حسن تو پیرایه جمال تو چیست
اگر بسوختن سینه ام نه مایل
دم نظر بدل از دیده انتقال تو چیست
فضولی از سر جان در گذر براه فنا
جز این کشته جانان شوی کمال تو چیست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ملولم از تو نمی پرسیم که حال تو چیست
ملول بهر چه موجب ملال تو چیست
هوش مصنوعی: ما از تو نمی‌پرسیم که حال و روزت چطور است، بلکه به این فکر هستیم که دلیل ناراحتی و غم تو چه چیزی می‌تواند باشد.
خراب شد ز تو حالم چرا نمی پرسی
چه حالتست ترا مانع سؤال تو چیست
هوش مصنوعی: حالم خراب شده، اما چرا از من نمی‌پرسی چه حالتی دارم؟ چیست که مانع می‌شود تا تو از من سوال کنی؟
مرا خیال تو و فکر تست در دل زار
ترا چه فکر بدل می رسد خیال تو چیست
هوش مصنوعی: من در دل نگران خود فقط به یاد تو و افکارت هستم؛ حالا تو چه فکری درباره من داری و افکارت درباره‌ام چیست؟
شراب عشق تو مدهوش کرده است مرا
چه آگهم که فراق تو یا وصال تو چیست
هوش مصنوعی: شراب عشق تو مرا سرگشته و گیج کرده است. می‌دانم که جدایی تو چه حالتی دارد یا پیوستنت چه احساسی را به دنبال دارد، اما با این حال، در حال حاضر از چیز دیگری جز عشق تو خبر ندارم.
ز اشک و آه من آزرده نمی دانی
که زیب حسن تو پیرایه جمال تو چیست
هوش مصنوعی: از گریه و ناله‌های من تو متوجه نمی‌شوی که زیبایی چهره‌ات چه زینتی بر زیبایی تو اضافه کرده است.
اگر بسوختن سینه ام نه مایل
دم نظر بدل از دیده انتقال تو چیست
هوش مصنوعی: اگر سینه‌ام از شدت درد بسوزد، آیا واقعاً مایل هستی که نگاهت را از من برگردانی و به جای دیگری منتقل کنی؟
فضولی از سر جان در گذر براه فنا
جز این کشته جانان شوی کمال تو چیست
هوش مصنوعی: انسان باید از فضول و حواس‌پرتی بگذرد و به سرنوشت خود بیندیشد. در این راه، اگر از عشق و علاقه به معشوق خود دور نشود، به کمال و تمامیت خواهد رسید.