گنجور

شمارهٔ ۱۱۰

جانی که هست رسته ز آزار او کجاست
آزاده که نیست گرفتار او کجاست
آسوده که داشته باشد فراغتی
در دور غمزه های ستمگار او کجاست
صاحب دلی که در دل او نیست بار غم
در آرزوی لعل گهربار او کجاست
من نیستم فتاده رفتار او همین
افتاده که نیست ز رفتار او کجاست
تنها مگو که واله رخسار او منم
آن کس که نیست واله رخسار او کجاست
بی پرده اوست در همه جا جلوه گر ولی
چشمی که هست قابل دیدار او کجاست
دل بود جای محنت بسیار او بسوخت
در حیرتم که محنت بسیار او کجاست
از غم دل فضولی زارست بی قرار
یارب قرار بخش دل زار او کجاست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جانی که هست رسته ز آزار او کجاست
آزاده که نیست گرفتار او کجاست
هوش مصنوعی: کسی که از آزار و درد رهایی یافته کجاست؟ و آن انسان آزاد که تحت فشار و سختی نیست، کجا می‌تواند باشد؟
آسوده که داشته باشد فراغتی
در دور غمزه های ستمگار او کجاست
هوش مصنوعی: آدمی که بتواند از غم و نگرانی‌ها راحت باشد، در کجای این دنیا می‌تواند بین ستم و نیش زخم‌های محبوبش آرامش پیدا کند؟
صاحب دلی که در دل او نیست بار غم
در آرزوی لعل گهربار او کجاست
هوش مصنوعی: کسی که دلش پر از عشق و محبت است، اما در دلش بار غم و اندوهی وجود ندارد، به دنبال کجاست؟ به دنبال چیزی باارزش و زیبا مثل مروارید می‌گردد.
من نیستم فتاده رفتار او همین
افتاده که نیست ز رفتار او کجاست
هوش مصنوعی: من وجود ندارم، ولی همین رفتار اوست که نشان می‌دهد من دیگر نیستم. این رفتار او که به زمین افتاده، نشان می‌دهد که من در کجای این دنیا قرار دارم.
تنها مگو که واله رخسار او منم
آن کس که نیست واله رخسار او کجاست
هوش مصنوعی: نیازی نیست که فقط بگویی که من دیوانه و شیفته‌ی چهره‌ی او هستم، زیرا من کسی هستم که دیگر آن حس دیوانگی را ندارم. و حالا می‌پرسم آن دیوانه‌وارانی که عاشق چهره‌ی او بودند کجا هستند؟
بی پرده اوست در همه جا جلوه گر ولی
چشمی که هست قابل دیدار او کجاست
هوش مصنوعی: او در همه جا حضور دارد و خود را نمایش می‌دهد، اما کجا می‌توان چشمی یافت که توانایی دیدن او را داشته باشد؟
دل بود جای محنت بسیار او بسوخت
در حیرتم که محنت بسیار او کجاست
هوش مصنوعی: دل او پر از درد و رنج است، اما من در تعجبم که این همه رنج در کجاست.
از غم دل فضولی زارست بی قرار
یارب قرار بخش دل زار او کجاست
هوش مصنوعی: از درد و غم دل فضولی به شدت ناراحت و بی‌قرار است. ای کاش آرامش را به این دل ناآرام هدیه دهی. آن آرامش مورد نظر او کجاست؟