شمارهٔ ۱۱
نهان میسوخت چون شمع آتش دل رشتهٔ جان را
زبان حالم آخر کرد روشن سوز پنهان را
ز رشک آن که دامن روی بر پای تو میمالد
به دامن میرسانم متصل چاک گریبان را
نظر بر حال من از چشم بیمارت عجب نبود
که اهل درد میدانند قدر دردمندان را
به خوناب جگر آغشتهام چون لاله سر تا پا
اثر بینید داغ عشق آن گلبرگ خندان را
دلی شد بسته هر تار زلفت حسبة لله
کره مفکن برو بر هم مزن جمعی پریشان را
ز خط بر مصحف حسنت فزون شد رغبت دلها
که با اِعراب طفلان خوبتر خوانند قرآن را
فضولی صفحه جان را ز عکس دانهٔ خالش
چنان پر کن که مطلق جا نماند داغ هجران را
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نهان میسوخت چون شمع آتش دل رشتهٔ جان را
زبان حالم آخر کرد روشن سوز پنهان را
هوش مصنوعی: دل نزار من به آرامی مانند شمعی در حال سوختن است. احساسات درونیام با وجود پنهان بودن، به تدریج خود را نشان میدهند و حال من را به روشنی بیان میکنند؛ سوز و درد عمیق در درونم، هرچند که پنهان است، بالاخره نمایان میشود.
ز رشک آن که دامن روی بر پای تو میمالد
به دامن میرسانم متصل چاک گریبان را
هوش مصنوعی: از حسادت به آن کسی که دامنش را بر پاهای تو میکشاند، به دامن تو میرسم و چاک گریبانم را به آن وصل میکنم.
نظر بر حال من از چشم بیمارت عجب نبود
که اهل درد میدانند قدر دردمندان را
هوش مصنوعی: نگاه کردن به حال من از چشمان بیمار تو تعجبی ندارد، زیرا کسانی که خود درد کشیدهاند، ارزش و جایگاه دردآوران را به خوبی درک میکنند.
به خوناب جگر آغشتهام چون لاله سر تا پا
اثر بینید داغ عشق آن گلبرگ خندان را
هوش مصنوعی: من به شدت از عشق رنج میبرم و مانند لاله، که به خون آغشته است، در تمام وجودم آثار این درد را میتوان دید. نشانهای عشق همچون گلبرگهای خندان به وضوح در وجود من نمایان است.
دلی شد بسته هر تار زلفت حسبة لله
کره مفکن برو بر هم مزن جمعی پریشان را
هوش مصنوعی: دل هر کسی به خاطر هر رشته موی تو در بند شده است، پس برای خاطر خدا دیگر این دلهای پریشان را بهم نزن.
ز خط بر مصحف حسنت فزون شد رغبت دلها
که با اِعراب طفلان خوبتر خوانند قرآن را
هوش مصنوعی: زیبایی خط شما، تمایل دلها را افزایش داده است، بهگونهای که مردم قرآن را با عبارات زیبا و خواندنیتر از آنچه که کودکان میخوانند، میخوانند.
فضولی صفحه جان را ز عکس دانهٔ خالش
چنان پر کن که مطلق جا نماند داغ هجران را
هوش مصنوعی: فضول، تصویر عشق تو را بهقدری در دل من جای بده که هیچ فضایی برای حسرت و دوری باقی نماند.