گنجور

شمارهٔ ۱۰

شیرین دهنا بشنو اشعار خوش خسرو
از چشمهٔ نوشینت یک قطره به کامم کن
«من خضر و سکندروار ظلمات نپیمایم
زان آب حیات اینک یک جرعه به جامم کن
چون خوی تو می‌دانم از لطف تو مایوسم
باری ز سر رحمت یک روز عتابم کن»

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شیرین دهنا بشنو اشعار خوش خسرو
از چشمهٔ نوشینت یک قطره به کامم کن
هوش مصنوعی: دستت را نزدیک کن و از لذت‌های شیرین سخن یاد کن، تا من هم اندکی از آن نوشین گوارا بچشم و کامم شیرین شود.
«من خضر و سکندروار ظلمات نپیمایم
زان آب حیات اینک یک جرعه به جامم کن
هوش مصنوعی: من مانند خضر و اسکندر در تاریکی‌ها قدم نمی‌زنم، زیرا اکنون یک جرعه از آب حیات را به من بده.
چون خوی تو می‌دانم از لطف تو مایوسم
باری ز سر رحمت یک روز عتابم کن»
هوش مصنوعی: من از مهربانی تو ناامید نیستم و چون می‌دانم که چه طور هستی، امیدوارم یک روز از سر رحمت و بزرگواری‌ات با من برخود کنی و کمی نسبت به من نرمش نشان بدهی.