غزل شمارهٔ ۹۸
طوطی وظیفهخوار لب نوشخند توست
شکر فروش مصر خریدار قند توست
دوزخ کنایتی ز دل سوزناک من
جنت حکایتی ز رخ دل پسند توست
بگسیختم دل از خم گیسوی حور عین
تا حلق من به حلقهٔ مشکین کمند توست
طوبی سر از خجالت خویش افکند به زیر
هر جا حدیث جلوهٔ سرو بلند توست
رخ بر فروز و از نظر بد حذر مکن
زیرا که خان بر سر آتش سپند توست
از بس که در قلمرو خوبی مسلمی
چشم زمانه در پی دفع گزند توست
هر سر سزای عرصهٔ میدان عشق نیست
الا سری که بر سم رعنا سمند توست
گفتی ز شهر بند خیالم به در مرو
بیرون کسی نرفت که در شهر بند توست
داند چگونه جان فروغی به لب رسید
هر کس که در طریق طلب دردمند توست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
طوطی وظیفهخوار لب نوشخند توست
شکر فروش مصر خریدار قند توست
هوش مصنوعی: طوطی که در اینجا به آن اشاره شده، نماد زیبایی و جذابیت لبان توست. این طوطی به نوعی نمایندگی از احساسات شیرین و لذتبخشی دارد که از لبخند تو نشات میگیرد. همچنین، در مصر، فروشندهای وجود دارد که به نوعی خواهان و خریدار شیرینی و زیبایی توست، همانند قند که همواره محبوب و خواهان دارد. در واقع، این شعر بر اهمیت و جذابیت لبخند و زیبایی تو تأکید میکند و نشان میدهد که این زیبایی چقدر مورد توجه و ستایش قرار میگیرد.
دوزخ کنایتی ز دل سوزناک من
جنت حکایتی ز رخ دل پسند توست
هوش مصنوعی: عذاب و رنجی که از دل آتشین من ناشی میشود، در واقع نشانهای از زیبایی و دلربایی توست که بهشت را توصیف میکند.
بگسیختم دل از خم گیسوی حور عین
تا حلق من به حلقهٔ مشکین کمند توست
هوش مصنوعی: دل خود را از زیباییهای موهای حور عین جدا کردهام، زیرا که گردن من به دام خوشبو و دلانگیز تو گرفتار است.
طوبی سر از خجالت خویش افکند به زیر
هر جا حدیث جلوهٔ سرو بلند توست
هوش مصنوعی: درخت طوبی به خاطر خجالتی که دارد، سرش را به زیر میاندازد هر جا که صحبت از زیبایی و جلوهی قد بلند تو باشد.
رخ بر فروز و از نظر بد حذر مکن
زیرا که خان بر سر آتش سپند توست
هوش مصنوعی: روی خود را درخشان کن و از نگاهِ بد دوری نکن؛ چون در حقیقت، خانهات در آتش نارنجی درخشان قرار دارد.
از بس که در قلمرو خوبی مسلمی
چشم زمانه در پی دفع گزند توست
هوش مصنوعی: چون تو در زمینه خوبی و نیکی قرار گرفتهای، زمانه و دنیا در تلاش هستند تا از آسیبها و ناگواریها به تو محافظت کنند.
هر سر سزای عرصهٔ میدان عشق نیست
الا سری که بر سم رعنا سمند توست
هوش مصنوعی: تنها سرهایی که شایسته حضور در میدان عشق هستند، سرهاییاند که بر پشت اسب زیبا و تندروی تو نشستهاند.
گفتی ز شهر بند خیالم به در مرو
بیرون کسی نرفت که در شهر بند توست
هوش مصنوعی: تو گفتی که از دنیای خیالاتم بیرون نروم، اما هیچکس از آنجا خارج نشد، چرا که همه در بند تو هستند.
داند چگونه جان فروغی به لب رسید
هر کس که در طریق طلب دردمند توست
هوش مصنوعی: هر کسی که در جستجوی علم و آگاهی باشد و در این مسیر دچار درد و رنج شود، میداند که چگونه جان و وجود او در حال تمام شدن است.
حاشیه ها
1394/08/10 15:11
دکتر اندیشه قدیریان
در مصراع دوم بیت آخر باید به جای "هرکسی"، "هر کس" تایپ شود.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد. ضمنا در بیت هفتم «الا سری که به رسم رعنا سمند تست» مستند به تحقیق سرکار خانم مریم اسماعیلی تصحیحی به این شکل صورت گرفت: «الا سری که بر سم رعنا سمند تست».