گنجور

غزل شمارهٔ ۶۶

ساقی فرخنده پی تا به کفش ساغر است
پیرو چشم خوشش گردش هفت اختر است
تشنه لب دوست را بر لب کوثر مخوان
مطلب این تشنه کام آن لب جان پرور است
عارف خونین جگر تشنه لب لعل دوست
واعظ کوته‌نظر در طلب کوثر است
خیز و بجو جام جم سوی چمن خوش بچم
کز نم ابر کرم دامن صحرا تر است
تا به خوشی می‌وزد باد خوش نوبهار
جام می خوش‌گوار گر تو دهی خوش‌تر است
حرف خراباتیان از کرم کردگار
ذکر مناجاتیان از غضب داور است
سلسلهٔ شاهدان سلسلهٔ رحمت است
مسالهٔ زاهدان مسالهٔ دیگر است
حلقهٔ ارباب حال حلقهٔ عیش و نشاط
مجلس اصحاب قال مجلس شور و شر است
حالت لب تشنه را خضر خبردار نیست
لذت لب تشنگی خاصهٔ اسکندر است
هم دل خسرو شکافت هم جگر کوه‌کن
کز همه زورآوران عشق تواناتر است
هر کسی آورده روی بر طرف قبله‌ای
قبلهٔ اهل نظر شاه ملک منظر است
داور نیکو نهاد ناصردین شاه راد
آن که گه عدل و دادبر همه شاهان سر است
طبع سخاپیشه‌اش فتنهٔ دریا و کان
دست کرم گسترش آفت سیم و زر است
سایهٔ الطاف شاه تا به فروغی فتاد
نظم فروغ افکنش زیور هر دفتر است

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی فرخنده پی تا به کفش ساغر است
پیرو چشم خوشش گردش هفت اختر است
هوش مصنوعی: ای ساقی خوش‌خبر، تا وقتی که ساغر به دست است، پیوند تو با لذت و شادی برقرار است و زیبایی چشمان تو باعث می‌شود که همچون هفت ستاره در آسمان بچرخند و درخشش داشته باشند.
تشنه لب دوست را بر لب کوثر مخوان
مطلب این تشنه کام آن لب جان پرور است
هوش مصنوعی: اگر کسی به محبوب خود نزدیک باشد و او را تشنه دل بنامد، نباید او را به جایی دعوت کند که فقط به ظاهر لبخند بر لب دارد، زیرا این تشنه، آرزوی جان و روح آن محبوب را در سر دارد.
عارف خونین جگر تشنه لب لعل دوست
واعظ کوته‌نظر در طلب کوثر است
هوش مصنوعی: شخص عارف و عاشق، با دلی پر درد و تشنه‌ لب، به دنبال محبوب خود است؛ در حالی که واعظی که دیدگاه محدودی دارد، تنها به دنبال آب حیات و نعمت‌های ظاهری می‌باشد.
خیز و بجو جام جم سوی چمن خوش بچم
کز نم ابر کرم دامن صحرا تر است
هوش مصنوعی: برخیز و به دنبال جام جمشید برو، به سمت چمن خوشحال ببین که دامن صحرا از نم باران کرم، مرطوب‌تر است.
تا به خوشی می‌وزد باد خوش نوبهار
جام می خوش‌گوار گر تو دهی خوش‌تر است
هوش مصنوعی: زمانی که نسیم خوش بهاری می‌وزد و شراب لذت‌بخش به دست می‌آید، اگر تو هم نیکوئی کنی، این moment بهتربن خواهد بود.
حرف خراباتیان از کرم کردگار
ذکر مناجاتیان از غضب داور است
هوش مصنوعی: سخن دیوانه‌واران از رحمت خداوند ناشی می‌شود، در حالی که ذکر متوسلان از خشم و قهر داور به وجود می‌آید.
سلسلهٔ شاهدان سلسلهٔ رحمت است
مسالهٔ زاهدان مسالهٔ دیگر است
هوش مصنوعی: شاهدان و عاشقان عشق و محبت به رحمت و لطف الهی متصل هستند، در حالی که دغدغه‌های زاهدان و افراد پرهیزگار به مسائل دیگری مربوط می‌شود.
حلقهٔ ارباب حال حلقهٔ عیش و نشاط
مجلس اصحاب قال مجلس شور و شر است
هوش مصنوعی: حلقهٔ بزرگان حالا به جمع دوستانی تبدیل شده که در آن شادی و سرور برقرار است. این مجلس پر از گفتگو و بحث‌های زنده است و نشاط بیشتری را به جمع می‌آورد.
حالت لب تشنه را خضر خبردار نیست
لذت لب تشنگی خاصهٔ اسکندر است
هوش مصنوعی: خضر از حال تشنه بودن کسی خبر ندارد، چرا که لذت تشنگی مختص اسکندر است.
هم دل خسرو شکافت هم جگر کوه‌کن
کز همه زورآوران عشق تواناتر است
هوش مصنوعی: دل خسرو را به شدت شکست و جگر آن کوه‌کن هم دچار آسیب شد، زیرا در میان تمام کسانی که توانایی دارند، عشق تو از همه قوی‌تر است.
هر کسی آورده روی بر طرف قبله‌ای
قبلهٔ اهل نظر شاه ملک منظر است
هوش مصنوعی: هر فردی که بر روی خود را به سمت قبله‌ای خاص قرار می‌دهد، به حقیقتی دست پیدا می‌کند که نخبگان و اهل نظر آن را می‌شناسند و آن حقیقت به عنوان اصل و مرکز زیبایی و حقیقت شناخته می‌شود.
داور نیکو نهاد ناصردین شاه راد
آن که گه عدل و دادبر همه شاهان سر است
هوش مصنوعی: داور خوبی، ناصرالدین شاه را برگزید که در میان همه شاهان، برتری در عدالت و انصاف دارد.
طبع سخاپیشه‌اش فتنهٔ دریا و کان
دست کرم گسترش آفت سیم و زر است
هوش مصنوعی: درختی که با سخاوت و بخشندگی رشد کرده است، مانند یک دریای طوفانی و پرهیجان می‌باشد که ثروت و زر و سیم را به راحتی آزاد می‌کند و در اختیار دیگران قرار می‌دهد.
سایهٔ الطاف شاه تا به فروغی فتاد
نظم فروغ افکنش زیور هر دفتر است
هوش مصنوعی: سایهٔ محبت و نیروی پادشاه باعث شده است که نظم و زیبایی شعر به درخشش و نور برسد و این زیبایی مانند زینتی برای هر دفتر شعری است.

حاشیه ها

1398/10/28 22:12

ساقی فرخنده پی تا به کفش ساغر است----درست است