گنجور

غزل شمارهٔ ۵۰

یار بی پرده کمر بست به رسوایی ما
ما تماشایی او ، خلق تماشایی ما
قامت افروخته می‌رفت و به شوخی می‌گفت
که بتی چهره نیفروخت به زیبایی ما
او ز ما فارغ و ما طالب او در همه حال
خود پسندیدن او بنگر و خودرایی ما
قتل خود را به دم تیغ محبت دیدیم
گو عدو کور شو از حسرت بینایی ما
جان بیاسود به یک ضربت قاتل ما را
یعنی از عمر همین بود تن آسایی ما
حالیا مست و خرابیم ز کیفیت عشق
پس از این تا چه رسد بر سر سودایی ما
هر کجا جام می‌آن کودک خندان بخشد
باده گو پاک بشو دفتر دانایی ما
نقد دنیا به بهای لب ساقی دادیم
تا کجا صرف شود مایهٔ عقبایی ما
شب ما تا به قیامت نشود روز، که هست
پردهٔ روز قیامت شب تنهایی ما
مگرش زلف تو زنجیر نماید ور نه
در همه شهر نگنجد دل صحرایی ما
دل ز وصلت نتوان کند، بهل تا بکند
سیل هجران تو بنیاد شکیبایی ما
ناتوان چشم تو بر بست فروغی را دست
ورنه کی خاسته مردی به توانایی ما

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یار بی پرده کمر بست به رسوایی ما
ما تماشایی او ، خلق تماشایی ما
هوش مصنوعی: دوست با دل‌ربایی و جرات، خود را در معرض نمایش و رسوایی ما قرار داده است. ما همچنان ناظر بر او هستیم و مردم نیز به تماشای زیبایی‌های ما مشغولند.
قامت افروخته می‌رفت و به شوخی می‌گفت
که بتی چهره نیفروخت به زیبایی ما
هوش مصنوعی: دختر یا زنی با ظاهری زیبا و دلنشین راه می‌رفت و به طور شوخی می‌گفت که هیچ معبودی به اندازه زیبایی من وجود ندارد.
او ز ما فارغ و ما طالب او در همه حال
خود پسندیدن او بنگر و خودرایی ما
هوش مصنوعی: او از ما بی‌خیال است و ما هم همواره خواستار او هستیم. در همه حال، بهتر است به خودپسندی او نگاه کنیم و بی‌خود بر خودعلاقگی خود پافشاری نکنیم.
قتل خود را به دم تیغ محبت دیدیم
گو عدو کور شو از حسرت بینایی ما
هوش مصنوعی: ما به دست محبت، جان خود را در خطر دیدیم، ای دشمن، با حسرت نگاه ما، کور شو!
جان بیاسود به یک ضربت قاتل ما را
یعنی از عمر همین بود تن آسایی ما
هوش مصنوعی: زندگی ما به یک ضربه از قاتل پایان یافت، یعنی همین تن آسانی ما تنها برای همین مدت بود.
حالیا مست و خرابیم ز کیفیت عشق
پس از این تا چه رسد بر سر سودایی ما
هوش مصنوعی: اکنون در حال خوابی و مستی هستیم به خاطر ویژگی‌های عشق. از این به بعد ببینیم چه حسی به سودای ما خواهد رسید.
هر کجا جام می‌آن کودک خندان بخشد
باده گو پاک بشو دفتر دانایی ما
هوش مصنوعی: هر جا که آن کودک شاداب و خندان، جام می را به ما هدیه کند، بگو که باده می‌تواند ما را از دانایی و آگاهی‌های محدودمان پاک کند و از نو بنویسد.
نقد دنیا به بهای لب ساقی دادیم
تا کجا صرف شود مایهٔ عقبایی ما
هوش مصنوعی: ما به قیمت نوشیدنی لبِ ساقی، دارایی و بهترین‌های دنیا را فدای کردیم، حالا باید ببینیم این سرمایه چه سرنوشتی پیدا می‌کند.
شب ما تا به قیامت نشود روز، که هست
پردهٔ روز قیامت شب تنهایی ما
هوش مصنوعی: شب ما تا زمانی که قیامت فرا نرسد روز نخواهد شد، زیرا در این شب، پرده‌ای است که تنها ما را از روز قیامت جدا می‌کند.
مگرش زلف تو زنجیر نماید ور نه
در همه شهر نگنجد دل صحرایی ما
هوش مصنوعی: اگر زلف تو به گونه‌ای باشد که مرا به خود جلب کند، در غیر این صورت دل بی‌قرار من هیچ‌جا نمی‌تواند جا بگیرد.
دل ز وصلت نتوان کند، بهل تا بکند
سیل هجران تو بنیاد شکیبایی ما
هوش مصنوعی: دل نتواند در کنار تو شاد باشد، بگذار تا سیل جدایی تو بنیاد صبر و شکیبایی ما را ویران کند.
ناتوان چشم تو بر بست فروغی را دست
ورنه کی خاسته مردی به توانایی ما
هوش مصنوعی: اگر نگاه تو به اندازه‌ی کافی قوی بود، می‌توانستی نور و زیبایی را ببینی؛ اما چه کسی تاکنون توانسته است به قدرت ما دست یابد؟

حاشیه ها

با سلام بنظر میرسد در مصرع دوم بیت چهارم کور شو درست تر باشد با احترام
---
پاسخ: با تشکر، «کور شود» با «کور شو» جایگزین شد.

1394/04/03 21:07
مسعود

سلام
خط دوم "قامت افروخته=قامت سوخته" حتی معنی مجاز درستی نمیدهد. بهتر "قامت افراخته=بلند بالا" درست تر میباشد.
با احترام

1394/07/27 14:09
بهرام مشهور

مصرع دوّم از بیت دوّم : که بتی چهره نیافروخت به زیبایی ما

1395/03/05 15:06
کسرا

اجرای ساز و آواز این شعر در برنامه برگ سبز شماره 71

1398/10/28 21:12

قامت افراخته می رفت و به شوخی میگفت-------درست است---
قامت افروخته یعنی بدن آتش گرفته که واقعی بنظر نمی رسد

1402/02/02 00:05
حسین میلانی

درود، من مصرع دوم بیت۴ را اینگونه دریافتم که: به دشمن بگو ، کور شو از حسرت....

کور شود ،اهنگ شعر را تغییر میدهد.

نظراساتید؟

1403/04/28 09:06
غمناک ابددوست

استاد شجریان هم چند بیت از این غزل رو در آواز بیات ترک با همراهی تار استاد هوشنگ ظریف خوانده است.