گنجور

غزل شمارهٔ ۵

نگارم گر به چین با طرهٔ پرچین شود پیدا
ز چین طرهٔ او فتنه‌ها در چین شود پیدا
کی از برج فلک ماهی بدین خوبی شود طالع
کی از صحن چمن سروی بدین تمکین شود پیدا
هر آن دل را که با زلف دل‌آویزش بود الفت
کجا طاقت شود ممکن کجا تسکین شود پیدا
صبا کاش آن مسلسل سنبل مشکین بیفشاند
که از هر حلقه‌اش چندین دل مسکین شود پیدا
شکار خویشتن سازد همه شیران عالم را
گر از صحرای چین آن آهوی مشکین شود پیدا
کجا فرهاد خواهد زنده شد از شورش محشر
مگر شیرین به خاکش با لب شیرین شود پیدا
من از خاک درش صبح قیامت دم نخواهم زد
که ترسم رخنه‌ها در قصر حورالعین شود پیدا
نشاید توبه کرد از می‌پرستی خاصه در بزمی
که ترک ساده با جام می رنگین شود پیدا
نخواهد در صف محشر شهیدی خون‌بهایش را
اگر از آستین آن ساعد سیمین شود پیدا
دلم در سینه می‌لرزد ز چین زلف او آری
کبوتر می‌تپد هر چا پر شاهین شود پیدا
به غیر از روی او زیر عرق هرگز ندیدستم
که خورشید از میان خوشهٔ پروین شود پیدا
چنان گفتم غزل در خوبی رعنا غزال خود
که گر بر سنگ بسرایم از آن تحسین شود پیدا
سزد گر در بپاشد لعل او هر گه که در گیتی
ز صلب ناصرالدین شه، معین الدین شود پیدا
بلند اختر شهنشاهی که بهر جشن او هر شب
مهی از پردهٔ گردون به صد آیین شود پیدا
فروغی از دعای پادشه فارغ نباید شد
دعا کن کز لب روح الامین آمین شود پیدا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگارم گر به چین با طرهٔ پرچین شود پیدا
ز چین طرهٔ او فتنه‌ها در چین شود پیدا
هوش مصنوعی: اگر معشوقم با موهایش که به صورت چین‌خورده آرایش شده است، به نمایش درآید، در واقع از طریق آن چین‌ها، فتنه‌ها و زیبایی‌های او خودشان را نشان خواهند داد.
کی از برج فلک ماهی بدین خوبی شود طالع
کی از صحن چمن سروی بدین تمکین شود پیدا
هوش مصنوعی: چقدر ممکن است که در آسمان ماهی به این زیبایی بیفتد یا اینکه در باغ سرو و درختی به این بزرگی و جذابیت پیدا شود؟
هر آن دل را که با زلف دل‌آویزش بود الفت
کجا طاقت شود ممکن کجا تسکین شود پیدا
هوش مصنوعی: هر کس که دلش به زلف معشوق آویخته شده، نمی‌تواند در برابر آن عشق طاقت بیاورد و آرامش پیدا کند.
صبا کاش آن مسلسل سنبل مشکین بیفشاند
که از هر حلقه‌اش چندین دل مسکین شود پیدا
هوش مصنوعی: کاش نسیم بهاری آن دسته گل‌های خوشبو را پراکنده کند که از هر گلبرگ آن، چندین دل عاشق و دلتنگ نمایان شود.
شکار خویشتن سازد همه شیران عالم را
گر از صحرای چین آن آهوی مشکین شود پیدا
هوش مصنوعی: اگر آن آهوی خوشبو از دل دشت‌های دور پیدا شود، همه‌ی شیران جهان را مجبور می‌کند که به دنبال خود بیفتند و آن را شکار کنند.
کجا فرهاد خواهد زنده شد از شورش محشر
مگر شیرین به خاکش با لب شیرین شود پیدا
هوش مصنوعی: فرهاد از شور و غوغای روز محشر نجات نخواهد یافت مگر اینکه شیرین را با لبانی شیرین در خاک خود بیابد.
من از خاک درش صبح قیامت دم نخواهم زد
که ترسم رخنه‌ها در قصر حورالعین شود پیدا
هوش مصنوعی: من صبح قیامت از خاک در بهشت به وجد نمی‌آیم، چون می‌ترسم که نواقص و عیوب در قصرهایی که فرشتگان در آن زندگی می‌کنند، آشکار شود.
نشاید توبه کرد از می‌پرستی خاصه در بزمی
که ترک ساده با جام می رنگین شود پیدا
هوش مصنوعی: توبه از می‌پرستی در جشنی که در آن ترک کردن شراب، با جام رنگین واضح و آشکار می‌شود، درست نیست.
نخواهد در صف محشر شهیدی خون‌بهایش را
اگر از آستین آن ساعد سیمین شود پیدا
هوش مصنوعی: در روز قیامت، اگر خون‌بهای یک شهید هم از آستین بازوی نازک و زیبایش نمایان شود، کسی نمی‌خواهد او را در صف محشر ببیند.
دلم در سینه می‌لرزد ز چین زلف او آری
کبوتر می‌تپد هر چا پر شاهین شود پیدا
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زیبایی و دلربایی او به تپش می‌افتد. همچنان که کبوتر با دیدن یک شاهین می‌ترسد و به خود می‌لرزد.
به غیر از روی او زیر عرق هرگز ندیدستم
که خورشید از میان خوشهٔ پروین شود پیدا
هوش مصنوعی: جز چهرهٔ او، هیچ‌گاه زیر نور عرق، ندیدم که خورشید از میان خوشهٔ پروین نمایان شود.
چنان گفتم غزل در خوبی رعنا غزال خود
که گر بر سنگ بسرایم از آن تحسین شود پیدا
هوش مصنوعی: من به قدری درباره زیبایی معشوق سروده‌ام که حتی اگر بر روی سنگ نیز بخوانم، تحسین و تحسین‌برانگیز بودن آن قابل مشاهده خواهد بود.
سزد گر در بپاشد لعل او هر گه که در گیتی
ز صلب ناصرالدین شه، معین الدین شود پیدا
هوش مصنوعی: اگر در هر زمان که او زاده می‌شود، جواهر گرانبهایی از وجودش منتشر گردد، این امر شایسته است. هر جا که ناصرالدین شاه در عالم ظاهر شود، معین‌الدین نیز نمایان خواهد شد.
بلند اختر شهنشاهی که بهر جشن او هر شب
مهی از پردهٔ گردون به صد آیین شود پیدا
هوش مصنوعی: ستاره‌ای درخشان برای پادشاهی که به خاطر جشن او، هر شب ماه با زیباترین جلوه‌ها از پس ابرها نمایان می‌شود.
فروغی از دعای پادشه فارغ نباید شد
دعا کن کز لب روح الامین آمین شود پیدا
هوش مصنوعی: شایسته است که از دعا و نیایش پادشاهی غافل نشویم؛ زیرا ممکن است دعای ما به واسطه فرشتۀ وحی، به نتیجه‌ای نیکو برسد.