غزل شمارهٔ ۳۵۷
تا خیل غمت خیمه زد اندر دل تنگم
از تنگ دلی با در و دیوار به جنگم
گر کشته ز عشق تو شوم صاحب نامم
ور زنده کوی تو روم مایهٔ ننگم
در ورطهٔ شوق تو چه اندیشه ز بحرم
در لجه عشق تو چه پرواز نهنگم
تا پاره نگردید ز هم رشتهٔ عمرم
تار سر زلف تو نیفتاد به چنگم
روی تو در آیینهٔ جان عکس بینداخت
تا تختهٔ تن پاک بگشت از همه رنگم
زان رو به خدنگ مژهات دوختهام چشم
کابروی کمان دار تو دوزد به خدنگم
دستی که طمع دارم از آن ساغر صهبا
ترسم شکند شیشهٔ امید به سنگم
فریاد که آن عمر شتابنده فروغی
گشت از ره بیداد ولیکن به درنگم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا خیل غمت خیمه زد اندر دل تنگم
از تنگ دلی با در و دیوار به جنگم
هوش مصنوعی: غمهای زیادی در دل من جا گرفتهاند و این باعث شده که با دیوار و درِ خانهام به جدال بپردازم، چون از شدت دلتنگی و ناراحتی در آرامش نیستم.
گر کشته ز عشق تو شوم صاحب نامم
ور زنده کوی تو روم مایهٔ ننگم
هوش مصنوعی: اگر به خاطر عشق تو بمیرم، نامآور میشوم و اگر زنده بمانم و در کوی تو نباشم، شرمنده و ننگین خواهم بود.
در ورطهٔ شوق تو چه اندیشه ز بحرم
در لجه عشق تو چه پرواز نهنگم
هوش مصنوعی: در دنیای عشق و شوق تو، هیچ غم و نگرانی از مشکلاتی که در مسیر است، ندارم. احساس میکنم که در عمق این عشق، مثل نهنگی در دریا در حال پروازم.
تا پاره نگردید ز هم رشتهٔ عمرم
تار سر زلف تو نیفتاد به چنگم
هوش مصنوعی: تا زمانی که عمرم به پایان نرسیده، تار موی تو در دستانم نخواهد افتاد.
روی تو در آیینهٔ جان عکس بینداخت
تا تختهٔ تن پاک بگشت از همه رنگم
هوش مصنوعی: چهرهٔ تو در روح من منعکس شد و باعث شد که جسم من از هر رنگ و آلودگی پاکیزه گردد.
زان رو به خدنگ مژهات دوختهام چشم
کابروی کمان دار تو دوزد به خدنگم
هوش مصنوعی: برای همین، نگاه تیز و هوشمندانهات را به تیرک مانندی دوختهام، چون چشم کمان دار تو که به هدف میزند به دل من اصابت میکند.
دستی که طمع دارم از آن ساغر صهبا
ترسم شکند شیشهٔ امید به سنگم
هوش مصنوعی: من از دستی که به دنبال شراب است، میترسم چون ممکن است شیشهٔ امیدهایم را بشکند.
فریاد که آن عمر شتابنده فروغی
گشت از ره بیداد ولیکن به درنگم
هوش مصنوعی: صدا بزنید که آن عمر سریع و پرشتاب به خاطر ظلم و بیدادی که دید، خاموش شد؛ اما من همچنان درنگ میکنم و به زندگی ادامه میدهم.
حاشیه ها
1394/10/13 10:01
ناشناس
ور زنده ز کوی تو روم مایهٔ ننگم
1394/10/13 10:01
ناشناس
در لجّۀ عشق تو چه پروای نهنگم
1399/02/24 17:04
علیرضا
اساتید فکر کنم یک *ز* جا افتاده است در بیت
ور زنده *ز* کوی تو روم مایه ننگم