گنجور

غزل شمارهٔ ۳۵۶

ای خط تو را دایرهٔ حسن مسلم
وی نور رخت برده دل از نیر اعظم
هم خیره ز انوار رخت موسی عمران
هم زنده به انفاس خوشت عیسی مریم
هم منظر زیبای تو مهری است منور
هم پیکر مطبوع تو روحی است مجسم
هم فتنهٔ مردم شدی از نرگس پر فن
هم عقده به دلها زدی از سنبل پر خم
هم کاستهٔ درد تو فارغ نه مداوا
هم سوختهٔ داغ تو آسوده ز مرهم
افراختی از قامت خود رایت خوبی
آویختی از طرهٔ خود ... پرچم
بی رایحهٔ سنبل مشکین تو هرگز
خوش بو نشود مجمع ارواح مکرم
هر کس که ز کیفیت چشم تو خبر شد
از خود خبرش نیست نه از کیف و نه از کم
تو قبلهٔ عشاق رخت کعبهٔ مقصود
وان خال و زنخدان حجرالاسود و زمزم
گر طاق دو ابروی تو منظور نبودی
مسجود ملایک نشدی قالب آدم
زان کرده دلش را به تو تسلیم فروغی
زیرا که به خوبی تویی امروز مسلم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خط تو را دایرهٔ حسن مسلم
وی نور رخت برده دل از نیر اعظم
هوش مصنوعی: ای خط تو نشان‌دهنده زیبایی خالص است و نور چهره‌ات دل‌ها را از بزرگ‌ترین چیزها به خود جذب کرده است.
هم خیره ز انوار رخت موسی عمران
هم زنده به انفاس خوشت عیسی مریم
هوش مصنوعی: چشمانم به زیبایی‌ها و نورهای چهره‌ات خیره مانده، و نفس‌های خوش تو به من زندگی می‌بخشد.
هم منظر زیبای تو مهری است منور
هم پیکر مطبوع تو روحی است مجسم
هوش مصنوعی: زیبایی تو همچون نوری درخشان است و وجود خوشایند تو روحی زنده و مجسم را تداعی می‌کند.
هم فتنهٔ مردم شدی از نرگس پر فن
هم عقده به دلها زدی از سنبل پر خم
هوش مصنوعی: عشقی که در دل‌ها ایجاد کردی، مانند زیبایی نرگس است که همه را به وجد می‌آورد. همچنین، با نقش و نگار سنبل، دل‌ها را تحت تأثیر قرار دادی و در آن‌ها حسرت و آرزو آفریدی.
هم کاستهٔ درد تو فارغ نه مداوا
هم سوختهٔ داغ تو آسوده ز مرهم
هوش مصنوعی: نه درمان درد تو برایم بی‌اهمیت است و نه سوختن از داغ تو برایم راحتی به ارمغان می‌آورد.
افراختی از قامت خود رایت خوبی
آویختی از طرهٔ خود ... پرچم
هوش مصنوعی: تو با قامت زیبا و شکوه خود نماد و نشانه‌ای از خوبی را برافراشته‌ای و از موهای خود پرچمی آویخته‌ای.
بی رایحهٔ سنبل مشکین تو هرگز
خوش بو نشود مجمع ارواح مکرم
هوش مصنوعی: بدون عطر گل سنبل مشکین تو، هیچ‌گاه اجتماع ارواح محترم خوشبو نخواهد شد.
هر کس که ز کیفیت چشم تو خبر شد
از خود خبرش نیست نه از کیف و نه از کم
هوش مصنوعی: هر کسی که از زیبایی چشم تو آگاه شود، دیگر نتواند به خود و ویژگی‌های خود توجهی داشته باشد، نه به خوبی‌هایش و نه به نقص‌هایش.
تو قبلهٔ عشاق رخت کعبهٔ مقصود
وان خال و زنخدان حجرالاسود و زمزم
هوش مصنوعی: تو برای عاشقان همچون قبله‌ای هستی و زیبایی‌ات مانند کعبه‌ای است که به آن می‌رسند. آن خال و خط انتهایی صورتت مثل حجرالاسود و چشمهٔ زمزم می‌باشد.
گر طاق دو ابروی تو منظور نبودی
مسجود ملایک نشدی قالب آدم
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و قوس دو ابروی تو نبود، هیچ‌گاه فرشتگان تو را سجده نمی‌کردند و به شکل آدم درنمی‌آمدی.
زان کرده دلش را به تو تسلیم فروغی
زیرا که به خوبی تویی امروز مسلم
هوش مصنوعی: دل او به خاطر خوبی‌های تو کاملاً تسلیم شده است، زیرا امروز تو به حقیقت خوبی هستی.

حاشیه ها

1398/10/15 18:01

هم کاسته ی دردِ تو فارغ ز مداوا -----درست است