گنجور

غزل شمارهٔ ۲۴۳

جمعی که مرهم جگر خستهٔ منند
از جعد عنبرین همه عنبر به دامنند
از تیر غمزه رخنه به جانم فکنده‌اند
خیلی که از دو زلف خداوند جوشنند
من دشمنم به خیل نکویان که این گروه
با دشمنان موافق و با دوست دشمنند
تعیین دل مکن بر خوبان سنگ دل
زیرا که در شکستن دلها معینند
گر بشکنند شیشهٔ دل را غریب نیست
سیمین بران که سخت‌تر از کوه آهنند
آنان که برده ساقی سرمست هوششان
از دستبرد فتنهٔ ایام ایمنند
بی پرده گشت راز من ای ماه خرگهی
شد وقت آن که پرده ز رویت برافکنند
دل بستگان زلف تو آسوده از نجات
افتادگان دام تو فارغ ز گلشنند
با آن که هیچ ناله به گوشت نمی‌رسد
شهری ز دست عشق تو سرگرم شیونند
خلقی کنند منع فروغی به راه عشق
کاسوده دل ز غمزهٔ آن چشم رهزنند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جمعی که مرهم جگر خستهٔ منند
از جعد عنبرین همه عنبر به دامنند
هوش مصنوعی: گروهی که درد دل مرا تسکین می‌دهند، از زیبایی و جذابیت خود به دیگران می‌افزایند و مثل عطر عنبر به یادگار باقی می‌مانند.
از تیر غمزه رخنه به جانم فکنده‌اند
خیلی که از دو زلف خداوند جوشنند
هوش مصنوعی: چشم‌های زیبا و دلربا تیر زهرآگینی به دل من پرتاب کرده‌اند، به طوری که از دو پیچش موی معشوق، در جانم نفوذ کرده و تاثیر گذاشته است.
من دشمنم به خیل نکویان که این گروه
با دشمنان موافق و با دوست دشمنند
هوش مصنوعی: من با جمعی از خوبان دشمنم، چرا که این گروه با دشمنان هم‌پیمانند و با دوستان خود مخالف‌اند.
تعیین دل مکن بر خوبان سنگ دل
زیرا که در شکستن دلها معینند
هوش مصنوعی: دل خود را بر روی افرادی که سنگ دل هستند قرار نده، چرا که آنها در شکستن دل‌ها کمک می‌کنند.
گر بشکنند شیشهٔ دل را غریب نیست
سیمین بران که سخت‌تر از کوه آهنند
هوش مصنوعی: اگر شیشه دل را بشکنند، غم‌انگیز نیست؛ چرا که سیمین‌بران، مثل کوه آهن، قوی‌تر و محکم‌ترند.
آنان که برده ساقی سرمست هوششان
از دستبرد فتنهٔ ایام ایمنند
هوش مصنوعی: افرادی که تحت تاثیر خوشی و شراب ساقی هستند، از خطرات و مشکلات زندگی در امان‌اند.
بی پرده گشت راز من ای ماه خرگهی
شد وقت آن که پرده ز رویت برافکنند
هوش مصنوعی: رازم فاش شد و حالا ای ماه، زمان آن رسیده که پوشش از روی تو بردارند.
دل بستگان زلف تو آسوده از نجات
افتادگان دام تو فارغ ز گلشنند
هوش مصنوعی: کسانی که به زلف تو دل بسته‌اند، دیگر نگرانی از رهایی افرادی که در دام تو افتاده‌اند، ندارند و از باغ و گلشن بی‌نیاز شده‌اند.
با آن که هیچ ناله به گوشت نمی‌رسد
شهری ز دست عشق تو سرگرم شیونند
هوش مصنوعی: با این که صدای ناله‌ای به گوش تو نمی‌رسد، اما در این شهر همه به خاطر عشق تو در حال شیون و گریه‌اند.
خلقی کنند منع فروغی به راه عشق
کاسوده دل ز غمزهٔ آن چشم رهزنند
هوش مصنوعی: افرادی مانع از درخشیدن عشق می‌شوند، در حالی که دل‌های ناامید تحت تأثیر نگاه فریبندهٔ آن چشمان هوسباز هستند.

حاشیه ها

1399/12/22 02:02
چالیست

دل بستگان زلف تو آسوده از نجات
افتادگان دام تو فارغ ز گلشنند

تک‌تک بیت‌هاش شاهکارند... شاهکار