غزل شمارهٔ ۲۴۱
زلف و خط دلکشش دام بنی آدمند
این دو بلای سیاه ولولهٔ عالمند
حلقه به گوشان شوق با المش خوش دلند
خانه به دوشان عشق با ستمش خرمند
راهروان صفا از همه دل واقفند
کارکنان خدا در همه جا محرمند
خاطر آزادگان بند کم و بیش نیست
مردم کوتهنظر در غم بیش و کمند
عشق و سلامت مجو، زان که اسیران او
کشتهٔ تیغ بلا، غرقهٔ بحر غمند
چون سحری سر کنند از لب جانبخش او
بر تن دلمردگان روح دگر در دمند
اهل خرابات را خوار مبین کاین گروه
مالک آب حیات صاحب جام جمند
آیت پیغمبری داده بتان را خدا
زان که همه در جمال یوسف عیسی دمند
من به جنون خوشدلم زان که پریپیکران
شیفته را همنشین سوخته را مرهمند
قتل فروغی خوش است زان که همه مهوشان
در سر این ماجرا کارنمای همند
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زلف و خط دلکشش دام بنی آدمند
این دو بلای سیاه ولولهٔ عالمند
هوش مصنوعی: مو و خط زیبا و دلکش او مانند دامهای انسانها هستند که در عین حال این دو زیبایی، بلا و مصیبتهایی را به همراه دارند و همواره باعث سر و صدای فراوانی در دنیا میشوند.
حلقه به گوشان شوق با المش خوش دلند
خانه به دوشان عشق با ستمش خرمند
هوش مصنوعی: افراد عاشق و شوقمند، با دلهایی شاداب و خوشحال، به وابستگی خود به عشق افتخار میکنند. آنها با وجود تمام سختیها و مشکلاتی که ممکن است در مسیرشان باشد، همچنان به زندگی و عشق خود ادامه میدهند و از آن لذت میبرند.
راهروان صفا از همه دل واقفند
کارکنان خدا در همه جا محرمند
هوش مصنوعی: مسافران مسیر صفا از دل و جان به حقیقت آگاهند و کسانی که در خدمت خدا هستند، در هر مکان به رازها و اسرار آشنا هستند.
خاطر آزادگان بند کم و بیش نیست
مردم کوتهنظر در غم بیش و کمند
هوش مصنوعی: آزادگان در افکار و احساسات خود محدودیت ندارند و نگرانیهای آنها کمتر از دیگران است. اما مردم کوتهنظر دائماً به غمها و مشکلات کوچکتر از خود میپردازند.
عشق و سلامت مجو، زان که اسیران او
کشتهٔ تیغ بلا، غرقهٔ بحر غمند
هوش مصنوعی: به دنبال عشق و سلامتی نباش، زیرا کسانی که در این راه اسیر شدهاند، به وسیلهٔ درد و رنج به کام مرگ رفته و در دریایی از غم غرق شدهاند.
چون سحری سر کنند از لب جانبخش او
بر تن دلمردگان روح دگر در دمند
هوش مصنوعی: زمانی که سحر دمیده میشود و عبادت و نیکی آغاز میگردد، از لبان آن منبع بخشندگی، حیات و روحی تازه به دلهای مردگان و دردمندان بخشیده میشود.
اهل خرابات را خوار مبین کاین گروه
مالک آب حیات صاحب جام جمند
هوش مصنوعی: به اهل میخانه و مجالس خوشگذرانی بیاحترامی نکن، زیرا این افراد به رمز و رازی دست یافتهاند که میتواند به حقیقت و اندیشه عمیق منجر شود. آنها صاحب معرفتی هستند که به آنها قدرت و بصیرت میبخشد.
آیت پیغمبری داده بتان را خدا
زان که همه در جمال یوسف عیسی دمند
هوش مصنوعی: خداوند به بتها نشانهای از پیامبری داده است، زیرا همه آنها در زیبایی یوسف و عیسی سهیم هستند.
من به جنون خوشدلم زان که پریپیکران
شیفته را همنشین سوخته را مرهمند
هوش مصنوعی: من از دیوانگی خوشحالم، زیرا پریهای زیبا همدمی برای عاشقانی هستند که دلشان سوخته و به آنها امید میبخشند.
قتل فروغی خوش است زان که همه مهوشان
در سر این ماجرا کارنمای همند
هوش مصنوعی: وقتی که فروغی کشته میشود، این اتفاق برای او خوشایند است، زیرا تمام زیباییها و دلستودگانی که او را دوست دارند، در این ماجرا به هم خواهکار میکنند.

فروغی بسطامی