گنجور

غزل شمارهٔ ۱۶۹

گهی به دیر و گهی جلوه در حرم دارد
ندانم این چه جمال است کان صنم دارد
کسی است صاحب بخت بلند و عمر دراز
که دست بر سر آن زلف خم به خم دارد
حیات بخشد اگر خاک مقدمش نه عجب
که جان زنده‌دلی زیر هر قدم دارد
کسی که تکیه زند بر عنایت ساقی
اگر غلط نکنم تکیه‌گاه جم دارد
غلام چشم سیاهی شدم ز دولت عشق
که ناز بر سر شاهان محتشم دارد
تو خود به چشم حقیقت نظر نکردی باز
وگر نه دیر و حرم هر دو یک صنم دارد
جهان ز جنبش مژگان گرفته‌ای آری
جهان بگیرد شاهی که این حشم دارد
دهان تنگ تو تا آمد از عدم به وجود
وجود تنگ دلان حسرت عدم دارد
مگر ز چشم تو دم به گلستان نرگس
که از خمار سحر حالتی دژم دارد
کسی که با سر زلف تو دست پیمان داد
سرش به باد فنا گر رود چه غم دارد
از آن خدنگ تو در دل عزیز و محترم است
که ره به خلوت دل های محترم دارد
فروغی از لب شیرین شکرافشانت
هزار تنگ شکر در نی قلم دارد

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گهی به دیر و گهی جلوه در حرم دارد
ندانم این چه جمال است کان صنم دارد
هوش مصنوعی: گاهی در یک مکان مذهبی و گاهی در جلوه‌ای زیبایی چون حرم، زیبایی‌ای را مشاهده می‌کنم که نمی‌دانم این چه نوع زیبایی است که آن مجسمه (صنم) دارد.
کسی است صاحب بخت بلند و عمر دراز
که دست بر سر آن زلف خم به خم دارد
هوش مصنوعی: شخصی وجود دارد که زندگی خوش‌شانسی و طولانی دارد و با لطافت بر موهای خوش‌فرمش دست می‌کشد.
حیات بخشد اگر خاک مقدمش نه عجب
که جان زنده‌دلی زیر هر قدم دارد
هوش مصنوعی: اگر خاک زیر پای او حیات و زندگی به ارمغان بیاورد، عجیب نیست که جان شاداب و سرزنده‌ای در زیر هر قدم او وجود داشته باشد.
کسی که تکیه زند بر عنایت ساقی
اگر غلط نکنم تکیه‌گاه جم دارد
هوش مصنوعی: کسی که به مهربانی و توجه ساقی اعتماد می‌کند، به نظر می‌رسد که بر پشتیبانی و قدرت جم تکیه زده است.
غلام چشم سیاهی شدم ز دولت عشق
که ناز بر سر شاهان محتشم دارد
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق، بنده و غلام چشمان سیاه او شده‌ام؛ زیرا که او بر سرفرازی و زیبایی شاهان مغرور است.
تو خود به چشم حقیقت نظر نکردی باز
وگر نه دیر و حرم هر دو یک صنم دارد
هوش مصنوعی: تو به حقیقت نگاه نکردی وگرنه متوجه می‌شدی که دیر و حرم هر دو به یک چیز می‌پرستند.
جهان ز جنبش مژگان گرفته‌ای آری
جهان بگیرد شاهی که این حشم دارد
هوش مصنوعی: دنیا به خاطر حرکات چشم‌ها و مژگان، تحت تأثیر قرار می‌گیرد. بله، جهانی که چنین زیبایی را دارد، شایسته‌ی فرمانروایی است.
دهان تنگ تو تا آمد از عدم به وجود
وجود تنگ دلان حسرت عدم دارد
هوش مصنوعی: زمانی که دهان کوچک تو به وجود آمد و زبان به سخن گفتن گشود، حسرت دل‌های تنگ و محدود در مورد نبودن همچنان باقی مانده و احساس افسوس می‌کنند.
مگر ز چشم تو دم به گلستان نرگس
که از خمار سحر حالتی دژم دارد
هوش مصنوعی: آیا به خاطر چشمان تو، گلی در باغ نرگس می‌روید که از زیبایی صبحگاهی حالتی غمگین دارد؟
کسی که با سر زلف تو دست پیمان داد
سرش به باد فنا گر رود چه غم دارد
هوش مصنوعی: کسی که با سر زلف تو عهد کرده، اگر سرش به باد فنا برود، چه اهمیتی دارد؟
از آن خدنگ تو در دل عزیز و محترم است
که ره به خلوت دل های محترم دارد
هوش مصنوعی: خودِ تیر تو به دل انسان‌های عزیز و محترم نفوذ دارد و می‌تواند به خلوت و رازهای درونی آن‌ها دسترسی پیدا کند.
فروغی از لب شیرین شکرافشانت
هزار تنگ شکر در نی قلم دارد
هوش مصنوعی: از لب شیرین و دلنشین تو، هزار ظرف شکر در قلم نی وجود دارد.

حاشیه ها

1396/02/24 05:04
کاظم ایاصوفی

بیت نهم دم زد صحیح است