گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۹

در پای تو تا زلف چلیپای تو افتاد
بس دل که از این سلسله در پای تو افتاد
تنها نه من افتادهٔ سر پنجهٔ عشقم
بس تن که ز بازوی توانای تو افتاد
هرگز نشود مشتری یوسف مصری
شوریده سری کز پی سودای تو افتاد
در دیدهٔ عشاق نه کم ز آب حیات است
خاکی که بر آن سایهٔ بالای تو افتاد
آسوده شد از شورش صحرای قیامت
هر چشم که بر قامت رعنای تو افتاد
آگاه شد از معنی حیرانی عشاق
هر دیده که بر صورت زیبای تو افتاد
هر دل که خبردار شد از عیش دو عالم
در فکر خریداری غم های تو افتاد
از دامن شیرین‌دهنان دست کشیدم
تا بر سر من شور تمنای تو افتاد
خورشید فتاد از نظر پاک فروغی
تا پرده ز رخسار دلارای تو افتاد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در پای تو تا زلف چلیپای تو افتاد
بس دل که از این سلسله در پای تو افتاد
هوش مصنوعی: در پای تو، زلف‌های خوش‌حالت به زمین افتاد و به خاطر زیبایی‌ات، دل‌های زیادی به دام عشق تو گرفتار شدند.
تنها نه من افتادهٔ سر پنجهٔ عشقم
بس تن که ز بازوی توانای تو افتاد
هوش مصنوعی: من تنها نیستم که به دام عشق افتاده‌ام، بلکه بسیاری هستند که به خاطر قدرت و توانایی تو، از پای درآمده‌اند.
هرگز نشود مشتری یوسف مصری
شوریده سری کز پی سودای تو افتاد
هوش مصنوعی: هرگز نخواهد شد که کسی مثل یوسف مصری، که دیوانه‌وار به دنبال عشق تو افتاده، مشتری عشق تو باشد.
در دیدهٔ عشاق نه کم ز آب حیات است
خاکی که بر آن سایهٔ بالای تو افتاد
هوش مصنوعی: در چشم عاشقان، خاکی که سایهٔ بالای تو بر آن افتاده، از آب حیات کم ندارد.
آسوده شد از شورش صحرای قیامت
هر چشم که بر قامت رعنای تو افتاد
هوش مصنوعی: هر چشمی که به زیبایی تو نگاهی بیندازد، از دغدغه‌ها و نگرانی‌های دنیا و روز قیامت آرام می‌شود.
آگاه شد از معنی حیرانی عشاق
هر دیده که بر صورت زیبای تو افتاد
هوش مصنوعی: هر کسی که به چهره زیبا و جذاب تو نگاه کند، به خوبی می‌فهمد که عشق چقدر می‌تواند انسان را متحیر و سردرگم کند.
هر دل که خبردار شد از عیش دو عالم
در فکر خریداری غم های تو افتاد
هوش مصنوعی: هر دلی که از شادی‌های دنیا مطلع شود، به فکر به دست آوردن غم‌های تو می‌افتد.
از دامن شیرین‌دهنان دست کشیدم
تا بر سر من شور تمنای تو افتاد
هوش مصنوعی: از دامن افرادی که زبانشان شیرین و دلنشین بود، فاصله گرفتم چرا که عشق و آرزوی تو بر من غالب شد.
خورشید فتاد از نظر پاک فروغی
تا پرده ز رخسار دلارای تو افتاد
هوش مصنوعی: خورشید از دیدگان پنهان شد و نوری که بر چهره زیبای تو تابیده بود، حس شد.