گنجور

غزل شمارهٔ ۱۳۲

یک شب آخر دامن آه سحر خواهم گرفت
داد خود را زان مه بیدادگر خواهم گرفت
چشم گریان را به طوفان بلا خواهم سپرد
نوک مژگان را به خوناب جگر خواهم گرفت
نعره‌ها خواهم زد و در بحر و بر خواهم فتاد
شعله‌ها خواهم شد و در خشک و تر خواهم گرفت
انتقامم را ز زلفش مو به مو خواهم کشید
آرزویم را ز لعلش سر به سر خواهم گرفت
یا به زندان فراقش بی نشان خواهم شدن
یا گریبان وصالش بی خبر خواهم گرفت
یا بهار عمر من رو بر خزان خواهد نهاد
یا نهال قامت او را به بر خواهم گرفت
یا به پایش نقد جان بی‌گفتگو خواهم فشاند
یا ز دستش آستین بر چشم تر خواهم گرفت
یا به حاجت در برش دست طلب خواهم گشاد
یا به حجت از درش راه سفر خواهم گرفت
یا لبانش را ز لب هم‌چون شکر خواهم مکید
یا میانش را به بر هم‌چون کمر خواهم گرفت
گر نخواهد داد من امروز داد آن شاه حسن
دامنش فردا به نزد دادگر خواهم گرفت
بر سرم قاتل اگر بار دگر خواهد گذشت
زندگی را با دم تیغش ز سر خواهم گرفت
باز اگر بر منظرش روزی نظر خواهم فکند
کام چندین ساله را از یک نظر خواهم گرفت
یا سر و پای مرا در خاک و خون خواهد کشید
یا بر و دوش ورا در سیم و زر خواهم گرفت
گر فروغی ماه من برقع ز رو خواهد فکند
صد هزاران عیب بر شمس و قمر خواهم گرفت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یک شب آخر دامن آه سحر خواهم گرفت
داد خود را زان مه بیدادگر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: یک شب به آغوش سرخی سپیده‌دم می‌روم و از آن شب بی‌رحم فریاد خود را خواهش می‌کنم.
چشم گریان را به طوفان بلا خواهم سپرد
نوک مژگان را به خوناب جگر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: چشمان گریه‌دارم را به‌خطر و تنگنا می‌سپارم و با نوک مژه‌هایم، خون دل را جمع‌آوری می‌کنم.
نعره‌ها خواهم زد و در بحر و بر خواهم فتاد
شعله‌ها خواهم شد و در خشک و تر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: من فریاد خواهم زد و در دریا و زمین ظاهر خواهم شد؛ مثل شعله‌ای در آتش می‌سوزم و در همه جا، چه تر و چه خشک، نفوذ خواهم کرد.
انتقامم را ز زلفش مو به مو خواهم کشید
آرزویم را ز لعلش سر به سر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: از هر تار موی او انتقامم را خواهم گرفت و تمام آرزوهایم را از لبانش به دست می‌آورم.
یا به زندان فراقش بی نشان خواهم شدن
یا گریبان وصالش بی خبر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: یا به خاطر دوری او به نوعی در حسرت و عذابی بدون نشانه خواهم افتاد، یا بدون اطلاع، در آغوش او قرار خواهم گرفت.
یا بهار عمر من رو بر خزان خواهد نهاد
یا نهال قامت او را به بر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: در زندگی من یا فصل خوشبختی خواهد آمد، یا اینکه به جای آن، دچار مشکلات و فرازونشیب‌ها خواهم شد.
یا به پایش نقد جان بی‌گفتگو خواهم فشاند
یا ز دستش آستین بر چشم تر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: من یا بی‌هیچ حرفی جانم را به پای او نثار می‌کنم، یا با دستش آستین را بر روی چشمانم می‌کشیدم.
یا به حاجت در برش دست طلب خواهم گشاد
یا به حجت از درش راه سفر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: یا اگر به خاطر خواسته‌ام به سراغ او بروم، دستم را به سمت او دراز می‌کنم، یا اگر به دلیل حق و دلیل باشد، از در او راه سفر را پیدا می‌کنم.
یا لبانش را ز لب هم‌چون شکر خواهم مکید
یا میانش را به بر هم‌چون کمر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: یا لب‌هایش را مانند شکر می‌مکد، یا کمرش را در آغوش می‌گیرم.
گر نخواهد داد من امروز داد آن شاه حسن
دامنش فردا به نزد دادگر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: اگر امروز آن شاه حسن به من کمک نکند، فردا همان دامنش را به نزد خداوند دادگر خواهم طلبید.
بر سرم قاتل اگر بار دگر خواهد گذشت
زندگی را با دم تیغش ز سر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: اگر قاتلی دوباره بر سر من بیاید، زندگی را با تیغ خودم از سر خودم می‌برم.
باز اگر بر منظرش روزی نظر خواهم فکند
کام چندین ساله را از یک نظر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: اگر روزی دوباره به او نگاه کنم، می‌توانم تمامی آرزوهای سال‌هایم را تنها با یک نگاه به دست بیاورم.
یا سر و پای مرا در خاک و خون خواهد کشید
یا بر و دوش ورا در سیم و زر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: یا من را در خاک و خون می‌کشد یا من او را در زینت‌های طلا و نقره می‌گیرم.
گر فروغی ماه من برقع ز رو خواهد فکند
صد هزاران عیب بر شمس و قمر خواهم گرفت
هوش مصنوعی: اگر نور ماه من نقابش را کنار بزند، من به همه نقص‌ها و عیب‌های خورشید و ماه آگاه می‌شوم.

حاشیه ها

1394/09/28 21:11
نجمه برناس

دربیت اول مصرع اول دامن آه سحر اضافه استعاری است . مه بیدادگر در مصرع دوم استعاره از معشوق و یار ظالم است .
مفهوم بیت : با دعا و راز و نیاز حق خود را از یار ظالم می گیرم در ادبیات شب یعنی فراق و صبح به وصال تعبیر می شود شاعر به این موضوع نظری داشته است .
در بیت دوم شاعر بلا را به طوفان تشبیه می کند .
در بیت 5 شاعر می گوید : یا از دوری یار خواهم مرد یا یا به وصالش می رسم .
زندان فراق اضافه تشبیهی - بی نشان شدن کنایه از مردن - گریبان وصال اضافه استعاری - بین وصال و فراق آرایه تضاد است. در این بیت آرایه واج آرایی است حرف ش تکرار شده است .
در بیت 6 بهار عمر اضافه تشبیهی و نهال قامت اضافه تشبیهی است .مراعات نظیر بین بهار و خزان که باز شاعر در مصرع اول خواسته بگوید که می میرد یا به وصال معشوق می رسد .
در بیت 7 جان را به نقد تشبیه کرده است یعنی جانش را فدای یار خواهد کرد . در این بیت مراعات نظیر به کار رفته است :دست ، پا و چشم
در بیت بعدی دست طلب اضافه اقترانی است یعنی دستی که از روی طلب است یا به نشانه طلب است ممکن است با اضافه استعاری اشتباه شود .
بیت 10 شاه حسن استعاره از یار و فردا استعاره از قیامت -دادگر یعنی خداوند . در مصرع اول آن بین داد اول به معنی عدل و انصاف و داد دوم که فعل است جناس تام است .
بیت 11 قاتل همان معشوق است که با ناز و غمزه عاشق را می کشد .تیغ استعاره از عش
در بیت 13- مراعات نظیر سر و پا - سیم و زر - بر (سینه ) و دوش - واج آرایی در حرف خ
که باز هم شاعر می گوید عشق او مرا می کشد یا به وصال یار می رسد .
در بیت آخر یار خود را در زیبایی از خورشید و ماه برتر می داند
ای فروغی اگر معشوقه ام نقاب از چهره بردارد عیب های زیادی را می توان در چهره خورشید و ماه دید .

1394/10/26 22:12
شهاب

ابتدای بیت 13 غلط تایپی دارد، باید "یا" باشد.

1395/01/25 12:03
سجاد

این شعر رو استاد بنان با غم عجیبی اجرا کردن.من که بارها با این اثر ایشون گریه کرده ام.
پیوند به وبگاه بیرونی

1395/03/05 23:06
لولی وش مغموم

این غزل رو استاد شجریان بزرگ به زیبایی وصف ناشدنی اجرا کرده

1395/10/11 11:01
بهرام ناهد

مصراع : یا به رو دوش ورا در سیم و زر خواهم گرفت، اینگونه صحیح است :
یا بر و دوش ورا در سیم و زر خواهم گرفت

1398/04/05 21:07
مسافر

قرارمون سال دیگه این موقع !
با دکلمه ی همین شعر ...
معشوقم رو در آغوش خواهم گرفت...

1398/10/30 13:12

یا بر و دوش ورا در سیم و زر خواهم گرفت--------درست است

1399/01/01 11:04
نجمه برناس

بیت دوم: اشاره دارد به اینکه بسیار گریه می کند در واقع خون گریه می کند
بیت سوم : آرایه تضاد در بحر یعنی دریا و بر یعنی خشکی ، خشک و تر تضاد دارد .
بیت چهارم : لعل سنگ قیمتی قرمز رنگ که همیشه لب یار را به آن تشبیه می کنند در اینجا چون مشبه یعنی لب حذف شده است و مشبه به، به تنهایی آمده است میشود استعاره، پس لعل استعاره از لب یار
در بیت های پایانی شاعر می گوید :زندگی را با دم تیغش ز سر خواهم گرفت
تیغ استعاره از عشق همانطور که تیغ یا شمشیر زندگی را از انسان می گیرد و می کشد عشق یار هم عاشق را می کشد .

1399/01/01 11:04
نجمه برناس

بیت آخر شمس و قمر آرایه مراعات نظیر دارد
برقع یعنی روبند، نقاب ، ماه استعاره از معشوق

1404/03/26 13:05
محمد هادی حسینی

با سلام 

در بیت دوم طوفان «به معنای باد و باران شدید همراه با حادثه ی طبیعی» صحیح است و توفان به معنای داد و غرش بلند غلط است و همچنین در همین بیت در مصرع دوم  کلمه خوناب(سرهم) صحیح است نه خون آب