غزل شمارهٔ ۱۲۴
غمش را غیر دل سر منزلی نیست
ولی آن هم نصیب هر دلی نیست
کسی عاشق نمیبینم و گر نه
میان جان و جانان حایلی نیست
کی اش مجنون لیلی میتوان گفت
کسی کافسانه در هر محفلی نیست
کجا گردد قبول خواجهٔ ما
غلامی راکه بخت مقبلی نیست
نشاطی هست در قربان گه عشق
که مقتولی ملول از قاتلی نیست
شرابی خوردهام از جام طفلی
که در خم خانهٔ هر کاملی نیست
من از بی حاصلی حاصل گرفتم
و زین خوشتر کسی را حاصلی نیست
سر کوی عدم گشتم که آنجا
دو عالم را وجود قابلی نیست
شدستم غرق دریایی که هرگز
غریقش را امید ساحلی نیست
من و آن صورت زیبا فروغی
که این معنی به هر آب و گلی نیست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غمش را غیر دل سر منزلی نیست
ولی آن هم نصیب هر دلی نیست
هوش مصنوعی: هیچکس غیر از دلش نمیتواند غم او را درک کند، اما حتی این حس نیز نصیب هر دلی نمیشود.
کسی عاشق نمیبینم و گر نه
میان جان و جانان حایلی نیست
هوش مصنوعی: هیچ عاشقی را نمیبینم و اگر هم بود، هیچ فاصلهای بین عشق و معشوق وجود ندارد.
کی اش مجنون لیلی میتوان گفت
کسی کافسانه در هر محفلی نیست
هوش مصنوعی: کسی که هرگز در هیچ جمعی، داستان عشق مجنون و لیلی را نشنیده باشد، نمیتوان گفت مجنون لیلی است.
کجا گردد قبول خواجهٔ ما
غلامی راکه بخت مقبلی نیست
هوش مصنوعی: کجا میتواند کسی چون غلام ما را قبول کند وقتی که بخت و شانس خوبی ندارد؟
نشاطی هست در قربان گه عشق
که مقتولی ملول از قاتلی نیست
هوش مصنوعی: در مکانهایی که عشق در آنجا جشن گرفته میشود، حالتی شاداب و سرزنده وجود دارد و حتی کسی که مورد آزار قرار گرفته، از کسی که او را آسیب رسانده، احساس دلخوری نمیکند.
شرابی خوردهام از جام طفلی
که در خم خانهٔ هر کاملی نیست
هوش مصنوعی: من از جام کودکی نوشیدهام که در میخانهٔ هر انسانی وجود ندارد.
من از بی حاصلی حاصل گرفتم
و زین خوشتر کسی را حاصلی نیست
هوش مصنوعی: من از بیثمری، نتیجهای به دست آوردم و این از همه بهتر است که دیگران هیچ نتیجهای ندارند.
سر کوی عدم گشتم که آنجا
دو عالم را وجود قابلی نیست
هوش مصنوعی: در خیابان عدم پرسه زدم چون در آنجا برای دو عالم هیچ وجودی قابل تصور نیست.
شدستم غرق دریایی که هرگز
غریقش را امید ساحلی نیست
هوش مصنوعی: در حالتی هستم که به شدت در مسیری عمیق و بیپایان غرق شدهام، جایی که هیچگاه نمیتوانم به نقطهی نجات و امان بیندیشم.
من و آن صورت زیبا فروغی
که این معنی به هر آب و گلی نیست
هوش مصنوعی: من و آن چهرهی زیبا، درخششی داریم که این احساس در هر جانداری پیدا نمیشود.
حاشیه ها
1393/07/30 18:09
ناشناس
نشاطی هست در قزبانگه عشق که مقتولی ملول از قاتلی نیست