اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دوش به خواب دیدهام روی ندیدهٔ تو را
وز مژه آب دادهام باغ نچیدهٔ تو را
دیشب، در خواب چهره تو را که در عالم واقعیت از نزدیک نمی توانم ببینم، دیدم و از طریق مژه هایم، باغ(صورت جوان و زیبای) تو را که کسی نچیده(از نزدیک ندیده) آب داده ام.
قطره خون تازهای از تو رسیده بر دلم
به که به دیده جا دهم تازه رسیدهٔ تو را
قطره خونی تازه از تو به دلم رسیده است. بهتر است که این تازه رسیده را(که خیلی برای من ارزشمند است) در دیده و چشم خویش قرار بدهم.
با دل چون کبوترم انس گرفته چشم تو
رام به خود نمودهام بازِ رمیدهٔ تو را
چشمان تو با دل من که مانند کبوتر است نزدیکی یافته و انس گرفته است از این روست که وجود و اخلاق و مَنِش همچون بازَت(باز:نوعی پرنده شکاری) را که غیر قابل سیطره و کنترل بود، رام نموده ام.
من که به گوش خویشتن از تو شنیدهام سخن
چون شنوم ز دیگران حرف شنیدهٔ تو را
من که با گوش های خود سخن تو را شنیده ام. پس دیگر چه نیازی است حرف تو را دوباره از کلام دیگران بشنوم.
تیر و کمان عشق را هر که ندیده، گو ببین
پشت خمیده مرا، قد کشیدهٔ تو را
هر کس تیر و کمان عشق را ندیده است به او بگو که پشت خم شده من و قد کشیده تو را ببیند(چرا که وجودم چون کمان است و بلندای قد تو چون تیر.هر چه تیر بلندتر باشد زهِ کمان نیز بیشتر خم می شود).
قامتم از خمیدگی صورت چنگ شد ولی
چنگ نمیتوان زدن زلف خمیدهٔ تو را
قد و قامتم(از شدت غم تو) مانند چنگ موسیقی خم شده است اما نمی توان به زلف خم و پر پیچ و تابت دست برد و نوازش کرد.
شام نمیشود دگر صبح کسی که هر سحر
زان خم طره بنگرد صبح دمیدهٔ تو را
صبح دمیده ی تو به معنای صورت زیبای یار است، کسی که هر روز در سحر در هنگام بیدار شدن از بین پیچ و خم موی تو صبح دمیده ی تو(صورت زیبای تو) را ببیند، هرگز شب (تلخی،ناکامی،غم) را نخواهد دید
خسته طرهٔ تو را چاره نکرد لعل تو
مهره نداد خاصیت، مارگزیدهٔ تو را
طرهٔ(موی خمیده) تو که مانند مار، فریبنده و زیبا بود بر من زخم (صورت قدیمی زخم به خصوص در سبک خراسانی، خسته است) زد و لب همچون لعل(نوعی سنگ سرخ درخشان) این زخم زدگی را (با بوسه ای) ترمیم نبخشید. گویا مهرهٔ مارت(منظور همان لب) برای آن مارگزیدگی(زخمی که از زیبایی موی پیچان و خم اندر خم معشوق بر جان عاشق شکل گرفته) بی تاثیر است.
ای که به عشق او زدی خنده به چاک سینهام
شکر خدا که دوختم جیب دریدهٔ تو را
ای(رقیب،دشمن یا...) که به واسطهٔ نوع عشق او(و بی محلی ها و سخت گیری هایش و...) با ریشخند هایت به زخم و شکاف سینه من ضربه می زنی، خدا را شاکرم که توانستم آن جیب پاره پاره تو(خنده های با صدای بلندت) را بدوزم و نابود کنم.
دست مکش به موی او مات مشو به روی او
تا نکشد به خون دل دامن دیدهٔ تو را
موی او را نوازش نکن و به رخسار او دل نبند تا معشوق تو چشم هایت را به خون دلت آغشته نکند(و به جای اشک از دیدگانت خون قلب تو سرازیر نشود).
باز فروغی از درت روی طلب کجا برد
زان که کسی نمیخرد هیچ خریدهٔ تو را
دگر باره فروغی خواسته ها و خواهش های خود را از درگاه تو بردارد و به درگاه چه کسی ببرد چراکه کسی آن چیزی را که تو خریده باشی(و در اختیار و تملک خود قرار داده بودی را) هرگز نخواهد پذیرفت.
حاشیه ها
تصور میرود چنانچه در مصرع دوم بیت به
{خمیده }همانند {کشیده }یای مقصور داده شود افاده ی کلام بهتر حاصل گردد. با سپاس از زحمات بیدریغتان
1394/09/28 21:11
نجمه برناس
به نظر می رسد منظور از باغ نچیده صورت باشد ؛چون اشکها بر صورت جاری می شود .
شاعر در بیت 5 چقدر زیبا پشت خمیده خود را که در اثر دوری از یار است به کمان و قد کشیده یار را به تیر تشبیه می کند .
1394/09/07 08:12
نجمه برناس
بیت 5 : تیر و کمان عشق : اضافه تشبیهی شاعر پشت خمیده خود را به کمان و قامت یار را به تیر تشبیه کرده است .
بیت 6 : چنگ در مصرع اول ، آلت موسیقی است و در مصرع دوم چنگ یعنی دست هرگاه لفظ یکی باشد و معنی متفاوت ، جناس تام است .
بیت 7 طره : موی جلوی پیشانی کلمه صبح دو بار تکرار شده آرایه تکرار و بین صبح و شام و سحر تضاد وجود دارد .
1395/05/26 03:07
سیدمحمدعلی حسینی
تیروکمان عشق را خواهی اگرکنی نظر .قد خمیده ی منو دست بریده ی تورا .این بیت را از بعضی روضه خوانها ی قدیمی در رثای حضرت عباس شنیده ام
1397/11/15 03:02
علی خالقی
این شعرو باید با سوز دل و جان خوند تا بفهمید شاعر چی میگفته
با درود و احترام-بیت هایی از این شعر را زنده یاد و نام بانو ایران الدوله (هلن) در تصنی با آوازی بسیار زیبا و به زیبایی هر تمام اجرا نموده اند .
1403/11/24 10:01
علی عرفانی
در بیت سوم شاعر دل خود را به کبوتر و چشم معشوق را به باز (پرنده شکاری) تشبیه کرده و از انس میان کبوتر و باز سخن گفته است. اضافه کردن کسره به کلمه «باز» به صورت «بازِ رمیدهٔ تو را» میتواند به روانخوانی این مصرع کمک نماید.
1403/11/01 16:02
هستی سعیدی
با عرض سلام و وقت بخیر
معنی هایی که با هوش مصنوعی در سایت گذاشته میشه با معنی اصلی شعر فاصله زیادی دارند ممنون میشم معنی درست و صحیح شعر رو هم قرار بدید
1403/11/06 04:02
راحی احمدی
بیت سوم. معنیش میشه
چشمهای تو با دل من که مثل کبوتراست انس گرفته اند
تو که مثل پرنده باز هستی رو با خودم دوست کرده ام