گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۵

قطع نظر ز دشمن ما کرد چشم دوست
دردی که داشتیم دوا کرد چشم دوست
در عین خشم اهل هوس را به خون کشید
کامی که خواستیم روا کرد چشم دوست
بر ما نظر فکند و ز بیگانه برگرفت
دیدی که التفات به جا کرد چشم دوست
جمعی بکشت و جمع دگر زنده ساخت باز
بنگر به یک نظاره چه‌ها کرد چشم دوست
از بهر یک نگاه بلاخیز خویشتن
ما را به صد بلیه رضا کرد چشم دوست
دوشینه داد وعدهٔ خون‌ریزی‌ام به ناز
وقت سحر به وعده وفا کرد چشم دوست
قابل نبود خون من از بهر ریختن
این گردش از برای خدا کرد چشم دوست
تشبیه خود به آهوی دشت ختن نمود
مگذر ز حق که عین خطا کرد چشم دوست
هر تن که سر کشید ز فرمان شهریار
او را نشان تیر بلا کرد چشم دوست
شمس‌الملوک ناصردین شاه کام‌کار
کز رویش اقتباس ضیا کرد چشم دوست
شاهی که به هر خاک قدوم مبارکش
خود را غلام باد صبا کرد چشم دوست
هر سو فروغی از پی آشوب ملک دل
چندین هزار فتنه به پا کرد چشم دوست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قطع نظر ز دشمن ما کرد چشم دوست
دردی که داشتیم دوا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: بدون توجه به دشمن، چشمان دوست ما را از غم و اندوه رهانید و دردی که داشتیم را با محبت خود درمان کرد.
در عین خشم اهل هوس را به خون کشید
کامی که خواستیم روا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: در حالی که خشم و نفرت بر دل دارم، با کشتن سران هوس و آرزوها، چشمان دوست آنچه را که خواسته بودیم، برآورده کرد.
بر ما نظر فکند و ز بیگانه برگرفت
دیدی که التفات به جا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: دوستی به ما نگاه کرد و توجهش را از دیگران برداشت. آیا دیدی که چقدر با درایت و به‌جا به ما توجه کرد؟
جمعی بکشت و جمع دگر زنده ساخت باز
بنگر به یک نظاره چه‌ها کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: گروهی را کشت و جمع دیگری را زنده کرد، حالا با یک نگاه به آنچه چشم دوست انجام داد، توجه کن.
از بهر یک نگاه بلاخیز خویشتن
ما را به صد بلیه رضا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: دوست به خاطر یک نگاه پرخطر و جذاب خود، ما را به هزاران مشکل و سختی راضی کرد.
دوشینه داد وعدهٔ خون‌ریزی‌ام به ناز
وقت سحر به وعده وفا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: دیروز در دل شب، وعده‌ای از عشق و زیبایی به من داده شد که در وقت سحر به حقیقت پیوست و چشم دوست به وعده‌اش وفا کرد.
قابل نبود خون من از بهر ریختن
این گردش از برای خدا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: خون من ارزش این را نداشت که به خاطر این چرخش، به خاطر خدا بریزد؛ چشم دوست این را می‌بیند.
تشبیه خود به آهوی دشت ختن نمود
مگذر ز حق که عین خطا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: شخصی خود را به آهوی دشت ختن تشبیه کرده است، اما از حقیقت غافل نشوید، زیرا چشمان معشوق او در واقع مرتکب اشتباه شده‌اند.
هر تن که سر کشید ز فرمان شهریار
او را نشان تیر بلا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: هر فردی که از دستورات و قوانین فرمانروا سرپیچی کند، به واسطه عشق و توجهی که از سوی دوست دریافت کرده، به نوعی نصیبش سختی و بلا خواهد بود.
شمس‌الملوک ناصردین شاه کام‌کار
کز رویش اقتباس ضیا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: شمس‌الملوک ناصردین شاه، که به او نور و روشنی می‌بخشید، از چهره‌اش الهام می‌گرفت و این موضوع باعث می‌شد که چشم دوست از آن روشنی و زیبایی بهره‌مند شود.
شاهی که به هر خاک قدوم مبارکش
خود را غلام باد صبا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: شهری که با قدم‌های مبارک خود در آن قدم بگذارد، بیدار و تحت تاثیر نسیم محبت دوست قرار می‌گیرد.
هر سو فروغی از پی آشوب ملک دل
چندین هزار فتنه به پا کرد چشم دوست
هوش مصنوعی: چشم دوست همچون نوری است که هر جا می‌تابد، در دل برانگیختن آشوب و انقلاب می‌آورد و موجب ایجاد هزاران شور و هیاهو می‌شود.

حاشیه ها

1398/04/18 17:07
امیر اصغری

شاهی که بهر خاک قدوم مبارکش... این درست است.

1398/09/28 08:11
امیرشریعتی

در برنامهء یک شاخه گل شمارهء 447 که با صدای حضرت استاد شجریان و در دستگاه نوا اجرا شده، خانم فیروزه امیر معز از این غزل در متن برنامه استفاده کرده.
نوازندگان این برنامه آقای احمد عبادی، پرویز یاحقی و امیر ناصر افتتاح هستند که روحشان شاد و یادشان گرامی و جاودانه باد.