شمارهٔ ۹۹
منم غلام به اخلاص آن امام مطاع
از اوست امر و ازین بنده امتثال و سماع
نه لوح سینه غباری ز دشمنی دارد
نه با کسی بود از بهر مال و جاه نزاع
به دل محبت آل نبی بس است مرا
که غیر از این همه اسباب وحشت است و صداع
ز حق قدوم شریف امام میطلبم
که من نمیشنوم بوی خیر از این اوضاع
برون خرام اماما ز پشت ابر خفا
چو آفتاب به عالم بتاب فیض شعاع
بسی به شربت وصل تو تشنهایم ولی
نمیکنیم دلیری، نمیدهیم صداع
ز وصل تو نتوان شد به گفتگو خرسند
چگونه فیض توان صبر از عیان به سماع
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
منم غلام به اخلاص آن امام مطاع
از اوست امر و ازین بنده امتثال و سماع
هوش مصنوعی: من، بندهای وفادار و صادق از آن پیشوای بزرگ هستم. فرمان از اوست و من تنها از او اطاعت و گوش فرادهم.
نه لوح سینه غباری ز دشمنی دارد
نه با کسی بود از بهر مال و جاه نزاع
هوش مصنوعی: سینهام از دشمنیها پاک و خالی است و هیچگاه بر سر مال و مقام با کسی دعوا نمیکنم.
به دل محبت آل نبی بس است مرا
که غیر از این همه اسباب وحشت است و صداع
هوش مصنوعی: محبت اهل بیت پیامبر برای دل من کافی است، زیرا غیر از این عشق، فقط چیزهای دیگری مانند ترس و دردسر وجود دارد.
ز حق قدوم شریف امام میطلبم
که من نمیشنوم بوی خیر از این اوضاع
هوش مصنوعی: از خداوند بزرگ درخواست میکنم که به قدمهای پر خیر و برکت امام مهدی(عج) توفیق دهد، زیرا من در این شرایط و وضعیت کنونی بوی خوبی حس نمیکنم.
برون خرام اماما ز پشت ابر خفا
چو آفتاب به عالم بتاب فیض شعاع
هوش مصنوعی: ای امام، از پشت ابرهای پنهان بیرون بیا و مانند آفتاب در عالم بتاب و نیکویی خود را نمایان کن.
بسی به شربت وصل تو تشنهایم ولی
نمیکنیم دلیری، نمیدهیم صداع
هوش مصنوعی: ما خیلی به وصال تو تشنهایم، اما جرات نداریم درخواست کنیم و درد دل خود را بر زبان نیاوریم.
ز وصل تو نتوان شد به گفتگو خرسند
چگونه فیض توان صبر از عیان به سماع
هوش مصنوعی: از پیوستگی و نزدیکی تو، نمیتوان در گفتگو خوشحال بود؛ چگونه میتوان از دیدن فیض و نعمت صبر کرد در حالی که به شنیدن آن میپردازم؟