گنجور

شمارهٔ ۷۲

مژده ای دل که مسیحانفسی می‌‏آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌‏آید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زده‌‏ام فالی و فریادرسی می‌‏آید
کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست
این قدر هست که بانگ جرسی می‌‏آید
از ظهور برکاتش نه منم خرّم و بس
عیسی اینجا به امید نفسی می‌‏آید
همه اعیان جهان چشم به راهش دارند
هر عزیزی ز پی ملتمسی می‏‌آید
فیض دارد سر آن کو به رهت جان بازد
هرکس این‏جا به امید هوسی می‌‏آید
دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
گو بیا خوش که هنوزش نفسی می‏‌آید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مژده ای دل که مسیحانفسی می‌‏آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌‏آید
هوش مصنوعی: خبر خوش برای دل که شخصی همانند مسیح می‌رسد و بوی خوش او به مشام می‌رسد.
از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زده‌‏ام فالی و فریادرسی می‌‏آید
هوش مصنوعی: از غم دوری و جدایی نگرانی و ناله نکن، چون من از روی فال و بخت خوبم نشانه‌ای دیده‌ام و امید دارم که یاری به کمک خواهد آمد.
کس ندانست که منزلگه آن دوست کجاست
این قدر هست که بانگ جرسی می‌‏آید
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌داند که مکان آن دوست کجاست، اما این را می‌دانیم که صدای او به گوش می‌رسد.
از ظهور برکاتش نه منم خرّم و بس
عیسی اینجا به امید نفسی می‌‏آید
هوش مصنوعی: از ظهور نعمت‌ها و برکات الهی، تنها من خوشحال نیستم و نمی‌توانم بگویم که همه‌چیز به خاطر من است. عیسی (ع) نیز به اینجا می‌آید تا امیدوار به نفس و روح تازه‌ای باشد.
همه اعیان جهان چشم به راهش دارند
هر عزیزی ز پی ملتمسی می‏‌آید
هوش مصنوعی: تمام شخصیت‌های بزرگ و مهم جهان منتظر او هستند و هر کسی که به نوعی عزیز و محترم است، به دنبال خواسته‌ای به سراغ او می‌آید.
فیض دارد سر آن کو به رهت جان بازد
هرکس این‏جا به امید هوسی می‌‏آید
هوش مصنوعی: کسی که با اشتیاق و ارادت به سمت تو می‌آید، جانش را به خاطر عشق و امید به تو فدا می‌کند و این احساس را در خود دارد. هر فردی که به این مکان وارد می‌شود، به دنبال برآورده شدن آرزویی است.
دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
گو بیا خوش که هنوزش نفسی می‏‌آید
هوش مصنوعی: اگر دوستت را ببینی که غمگین است و حال خوشی ندارد، خوشحال باش که هنوز زنده است و نفس می‌کشد.