گنجور

شمارهٔ ۶۷

صاحب الامر مگر باز گذاری بکند
راه بنماید و با عدل قراری بکند
در غمش هر در و لعلی که دلم داشت بریخت
مگر از گریه شادیش نثاری بکند
دوش گفتم بکند وعده وفا، قائم حق
هاتف غیب ندا داد که آری بکند
عصر خالی شده از عدل بود کز طرفی
مهدی از غیب برون آید و کاری بکند
ره ندارم بر او تا بدهم شرح غمش
مگرش باد صبا گوش و گذاری بکند
وصل او یا خبر مرگ اعادی یا عدل
یک دعائی ز کسی زین دو سه کاری بکند
تو در این غمکده ای فیض بمان روزی چند
که گذر بر سرت از گوشه کناری بکند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صاحب الامر مگر باز گذاری بکند
راه بنماید و با عدل قراری بکند
هوش مصنوعی: صاحب امر باید اجازه دهد تا راه درست نشان داده شود و با عدل و انصاف تصمیم‌گیری گردد.
در غمش هر در و لعلی که دلم داشت بریخت
مگر از گریه شادیش نثاری بکند
هوش مصنوعی: در غم او هر چیزی که در دلم بود پاشیده شد، به جز این که شاید از گریه‌ام کمی شادی نصیبش شود.
دوش گفتم بکند وعده وفا، قائم حق
هاتف غیب ندا داد که آری بکند
هوش مصنوعی: دیروز به کسی گفتم که وعده‌‌ی وفا را اجرا کند، ناگهان صدای ندا از عالم غیب شنیدم که گفت: بله، انجام می‌دهد.
عصر خالی شده از عدل بود کز طرفی
مهدی از غیب برون آید و کاری بکند
هوش مصنوعی: زمانی که جامعه از عدالت خالی شده است، مهدی خواهد آمد و از دنیای غیب بیرون خواهد آمد تا تغییراتی ایجاد کند.
ره ندارم بر او تا بدهم شرح غمش
مگرش باد صبا گوش و گذاری بکند
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم به او بگویم که چقدر غمگین است، چون راهی به او ندارم. تنها چیزی که می‌توانم امیدوار باشم این است که نسیم صبا پیغامم را به او برساند و گوش او را به این درد بگشاید.
وصل او یا خبر مرگ اعادی یا عدل
یک دعائی ز کسی زین دو سه کاری بکند
هوش مصنوعی: وصل محبوب یا خبری از مرگ دشمنان، یا اینکه کسی در این میان دعایی برای عدل و انصاف کند و از این سه گزینه یکی را انتخاب کند.
تو در این غمکده ای فیض بمان روزی چند
که گذر بر سرت از گوشه کناری بکند
هوش مصنوعی: در این دنیای پر از غم، کاش چند روزی خوشی برایت باقی بماند تا فرصتی پیدا کنی و گذری از کجا و کنار بر تو بیفتد.