گنجور

شمارهٔ ۳۸

ای تو ما را راحت جان الغیاث
دردها را جمله درمان الغیاث
ای سر و سرکرده هر سروری
نیست ما را بی تو سامان الغیاث
قائم آل پیامبر دستگیر!
بی توایم افتان و خیزان الغیاث
کار شرع از دست شد، بیرون خرام
تازه کن آئین ایمان الغیاث
عالمی گردید مالامال شر
از جفا و جور و طغیان الغیاث
خون ما خوردند این دجالیان
مهدی هادیِّ دوران الغیاث
فیض شد دل تنگِ صحرای فراق
مونس دل راحت جان الغیاث

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای تو ما را راحت جان الغیاث
دردها را جمله درمان الغیاث
هوش مصنوعی: ای تو که راحت دل‌های ما هستی، فریادرس ما در برابر دردها، تو همه دردهای ما را درمان می‌کنی.
ای سر و سرکرده هر سروری
نیست ما را بی تو سامان الغیاث
هوش مصنوعی: ای بهترین و رهبری که برای هیچ سروری، بی تو ما به سامان و آرامش نمی‌رسیم.
قائم آل پیامبر دستگیر!
بی توایم افتان و خیزان الغیاث
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره می‌شود که در فقدان امام و پیشوای معصوم، مردم دچار مشکلات و ناهنجاری‌ها شده‌اند و به یاری و کمک آن پیشوای الهی نیاز دارند. بدون او، انسان‌ها در یک حال تردید و ناپایداری به سر می‌برند و بی‌ثباتی در زندگی‌شان حس می‌شود.
کار شرع از دست شد، بیرون خرام
تازه کن آئین ایمان الغیاث
هوش مصنوعی: کارهای دین و اصول ایمان از دست رفته و نیاز به تجدید و نوآوری در راه و روش‌ها احساس می‌شود. از خداوند طلب یاری می‌شود تا این آئین دوباره رونق یابد.
عالمی گردید مالامال شر
از جفا و جور و طغیان الغیاث
هوش مصنوعی: دنیا پر از شر و ستم و طغیان شده و حالا باید فریاد Hilfe بزنیم.
خون ما خوردند این دجالیان
مهدی هادیِّ دوران الغیاث
هوش مصنوعی: این افراد فریبکار و دجال، خون ما را می‌مکند و در این دوران به کمک مهدی، به فریاد ما برسید.
فیض شد دل تنگِ صحرای فراق
مونس دل راحت جان الغیاث
هوش مصنوعی: دل پر از غم و اندوه در دشت دوری و جدایی به کمک و یاری نیاز دارد.