شمارهٔ ۳۵
ای هدهد صبا به سبا میفرستمت
بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
یعنی ز ما به مهدی هادی پیام بر
کو روز و شب دعا و ثنا میفرستمت
هر صبح و شام قافلهای از دعای خیر
در صحبت شمال و سبا میفرستمت
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
میبینمت عیان و دعا میفرستمت
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به فدا میفرستمت
ای دل بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
با درد صبر کن که دوا میفرستمت
ای فیض، جان به تحفه به نزدیک او ببر
بشتاب هان به وصل و لقا میفرستمت
حیف است طایری چو تو در خاکدان غم
زینجا به آشیان بقا میفرستمت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای هدهد صبا به سبا میفرستمت
بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
هوش مصنوعی: ای هدهد، من تو را به سرزمین سبا میفرستم، توجه کن که از کجا به کجا میفرستم تو را.
یعنی ز ما به مهدی هادی پیام بر
کو روز و شب دعا و ثنا میفرستمت
هوش مصنوعی: من از طرف خود به مهدی هادی پیام میفرستم و شب و روز برای او دعا و ستایش میکنم.
هر صبح و شام قافلهای از دعای خیر
در صحبت شمال و سبا میفرستمت
هوش مصنوعی: هر بار صبح و شب، گروهی از دعاهای نیکو را به سوی تو میفرستم.
در راه عشق مرحله قرب و بعد نیست
میبینمت عیان و دعا میفرستمت
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، فاصله و نزدیکی وجود ندارد؛ تو را به وضوح میبینم و برایت دعا میکنم.
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به فدا میفرستمت
هوش مصنوعی: تا زمانی که غم تو به دل من دامن میزند، من جان عزیز خود را فدای تو میکنم.
ای دل بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
با درد صبر کن که دوا میفرستمت
هوش مصنوعی: ای دل، بیا که فرشتهای از غیب به من خبر خوشی داده است. با وجود درد و رنجهات صبر کن، چرا که درمان تو را به زودی میفرستم.
ای فیض، جان به تحفه به نزدیک او ببر
بشتاب هان به وصل و لقا میفرستمت
هوش مصنوعی: ای فیض، جان را به عنوان هدیه به نزد او ببر و سریعاً برو که به دیدار و وصال او میفرستم.
حیف است طایری چو تو در خاکدان غم
زینجا به آشیان بقا میفرستمت
هوش مصنوعی: نیکوست که تو، این پرندهی آزاد و باارزش، در دنیای غم و اندوه به سر نبری. به جای آن، تو را به مکانی جاودان و آرام میفرستم.