شمارهٔ ۳۳
کس نیست که او منتظر وصل شما نیست
جان نیست که آن خاک ره آل عبا نیست
حق معرفت مهر شما در دل ما کاشت
این شدت شوق و شعف از جانب ما نیست
کس نیست که آن قدر شما را نشناسد
در هیچ سری نیست که سِرّی ز خدا نیست
دل تیره شد از ظلمت شبهای فراقت
بازآی که بیمهر رخت نور و ضیا نیست
بازآ که نمانده است ز اسلام مگر نام
در روی زمین بی تو به جز جور و جفا نیست
در هجر تو گر فیض بمیرد چه توان کرد
با هیچ دلاور سپر تیر قضا نیست
در صومعه و خانقه و خلوت و مسجد
جائی نتوان یافت که دستی به دعا نیست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کس نیست که او منتظر وصل شما نیست
جان نیست که آن خاک ره آل عبا نیست
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که آرزوی وصال شما را نداشته باشد و هیچکس نیست که در این مسیر، عشق و جان خود را نثار شما نکند.
حق معرفت مهر شما در دل ما کاشت
این شدت شوق و شعف از جانب ما نیست
هوش مصنوعی: محبت شما در قلب ما ریشه دوانده و این شدت عشق و شادی که در ماست، از خود ما نیست.
کس نیست که آن قدر شما را نشناسد
در هیچ سری نیست که سِرّی ز خدا نیست
هوش مصنوعی: هیچکس نیست که به اندازهی کافی شما را نشناسد و در هیچ دورانی نیست که رازی از خداوند وجود نداشته باشد.
دل تیره شد از ظلمت شبهای فراقت
بازآی که بیمهر رخت نور و ضیا نیست
هوش مصنوعی: دل من از تاریکی شبهای جداییات غمگین و افسرده شده است. برگرد، زیرا بدون محبت تو، نور و روشنی در زندگیام وجود ندارد.
بازآ که نمانده است ز اسلام مگر نام
در روی زمین بی تو به جز جور و جفا نیست
هوش مصنوعی: بازگرد، زیرا در این دنیا از اسلام فقط نامی باقی نمانده است و بدون تو، جز ظلم و ستم چیزی در زمین وجود ندارد.
در هجر تو گر فیض بمیرد چه توان کرد
با هیچ دلاور سپر تیر قضا نیست
هوش مصنوعی: اگر در دوری تو خوشی و شادی بمیرند، چه میتوان کرد؟ هیچ دلاوری نمیتواند در برابر تیر سرنوشت ایستادگی کند.
در صومعه و خانقه و خلوت و مسجد
جائی نتوان یافت که دستی به دعا نیست
هوش مصنوعی: در مکانهای مذهبی و معنوی مانند صومعه، خانقاه، خلوت و مسجد، نمیتوان جایی پیدا کرد که کسی در حال دعا و طلب کمک از خدا نباشد.