گنجور

شمارهٔ ۲۰

جز آستان امامم دگر پناهی نیست
سر مرا به جز این در حواله‏گاهی نیست
چرا ز درگه آل نبی بتابم روی
از این بهم به جهان هیچ رو و و راهی نیست
مدار جهل به ایشان هر آنچه خواهی کن
که در شریعت ما زین بتر گناهی نیست
امام گر نبود در زمانه خرمن عمر
بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست
عنان بکش چو برون آئی ای امام زمان
که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست
چنین که از همه سو فیض فتنه می‏بینی
به از حمایت لطفش مرا پناهی نیست

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جز آستان امامم دگر پناهی نیست
سر مرا به جز این در حواله‏گاهی نیست
هوش مصنوعی: جز در آستان امامم، جایی برای پناه بردن ندارم و سرم را به غیر از این در، به جایی نمی‌سپارم.
چرا ز درگه آل نبی بتابم روی
از این بهم به جهان هیچ رو و و راهی نیست
هوش مصنوعی: چرا باید از درگاه اهل بیت پیامبر دور شده و روی بگردانم، در این دنیا هیچ راه و مسیری جز این وجود ندارد.
مدار جهل به ایشان هر آنچه خواهی کن
که در شریعت ما زین بتر گناهی نیست
هوش مصنوعی: نابخردی و نادانی این افراد را هر طور که بخواهی تفسیر کن، زیرا در قوانین مذهبی ما، این بدتری از گناهان محسوب نمی‌شود.
امام گر نبود در زمانه خرمن عمر
بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست
هوش مصنوعی: اگر امامی در زمانه نباشد، دیگر زندگی و عمر من بی‌فایده است، چون ارزشش به اندازه‌ی یک برگ کاه نیست.
عنان بکش چو برون آئی ای امام زمان
که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست
هوش مصنوعی: ای امام زمان، وقتی که از غیبت خارج می‌شوی و به زمین می‌آیی، باید مراقب باشی و مهار خود را به‌دست بگیری، زیرا در این جهان ظلم و ستم، جایی برای دادخواهی وجود ندارد و عدالت به‌راحتی یافت نمی‌شود.
چنین که از همه سو فیض فتنه می‏بینی
به از حمایت لطفش مرا پناهی نیست
هوش مصنوعی: اینگونه که از همه جا آثار فتنه و فساد را می‌بینی، به جز حمایت و لطف او، پناهی برای من وجود ندارد.