گنجور

شمارهٔ ۱۱۲

ما شبی دست برآریم و دعائی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جائی بکنیم
خشک شد بیخ طرب راه مقام تو کجاست
تا در آن آب و هوا نشو و نمائی بکنیم
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش به سر آریم و دوائی بکنیم
مدد از مهدی هادی طلب ای دل ورنه
کار صعب است مبادا که خطائی بکنیم
سایه طایر کم حوصله کاری نکند
طلب از سایه میمون همائی بکنیم
کی بود نعره‏زنان در قدمش از سر شوق
دست و تیغی بگشائیم و غزائی بکنیم
تا توان فیض ز حافظ سخنی پیدا کن
تا به قول و غزلش ساز و نوائی بکنیم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما شبی دست برآریم و دعائی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جائی بکنیم
هوش مصنوعی: ما شبی دست به دعا برمی‌داریم و از خدا می‌خواهیم که برای غم دوری تو راه حلی پیدا کند.
خشک شد بیخ طرب راه مقام تو کجاست
تا در آن آب و هوا نشو و نمائی بکنیم
هوش مصنوعی: زمین‌ها و حال و هوای شادی از بین رفته است. بگو کجا می‌توانیم برویم تا در آنجا طراوت و زندگی را دوباره به دست آوریم؟
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش به سر آریم و دوائی بکنیم
هوش مصنوعی: دل من به خاطر رفتار رفیقانم بیمار و آزرده شده است. ای کاش کمک کنیم تا بهبودی پیدا کند و درمانش کنیم.
مدد از مهدی هادی طلب ای دل ورنه
کار صعب است مبادا که خطائی بکنیم
هوش مصنوعی: از مهدی مهدی‌ران کمک بخواه ای دل، زیرا در غیر این صورت کار دشواری خواهیم داشت و ممکن است مرتکب اشتباهی شویم.
سایه طایر کم حوصله کاری نکند
طلب از سایه میمون همائی بکنیم
هوش مصنوعی: سایه‌ی پرنده‌ای که حوصله کمی دارد، کار خاصی انجام نمی‌دهد؛ حالا باید ما از سایه میمون بهره‌برداری کنیم و به کارهای خود بپردازیم.
کی بود نعره‏زنان در قدمش از سر شوق
دست و تیغی بگشائیم و غزائی بکنیم
هوش مصنوعی: کیست که با شوق و هیجان از او نام می‌برد، در پیش‌گاهش دست و شمشیری برمی‌افرازیم و از او دعوت می‌کنیم تا در مجلس ما حاضر شود؟
تا توان فیض ز حافظ سخنی پیدا کن
تا به قول و غزلش ساز و نوائی بکنیم
هوش مصنوعی: تا زمانی که می‌توانی از سخنان حافظ بهره‌مند شوی، بیایید با شعر و غزل او هماهنگ شویم و نغمه‌ای بسازیم.