شمارهٔ ۱۰۷
اگر به کوی امامم بود مجال وصول
رسد به دولت وصلش نوای من به حصول
من شکسته بیدست و پا به درگه او
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
کجا روم چکنم حال دل کرا گویم
که گشتهام ز فراق امام خویش ملول
همین بس است که او را ببینم و در پاش
پس از محاربه دشمنان شوم مقتول
دلم چو گشت مصیقل به صیقل مهرش
بود ز زنگ حوادث بر آینه مصقول
بگشت بر همه دلها حدیث شوق امام
نیافت چون دل من گوشه برای نزول
بگو ثنای امام زمان به جان و به دل
که میرسد مدد فیض از نفوس و عقول
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر به کوی امامم بود مجال وصول
رسد به دولت وصلش نوای من به حصول
هوش مصنوعی: اگر فرصتی پیش بیاید که به حضور امامم برسم، سرود شوق من برای وصل به او به حقیقت میپیوندد.
من شکسته بیدست و پا به درگه او
به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول
هوش مصنوعی: من در حالی که به شدت آسیب دیده و ناتوان هستم، به درگاه او میروم و هیچ راهی برای ورود یا خروج ندارم.
کجا روم چکنم حال دل کرا گویم
که گشتهام ز فراق امام خویش ملول
هوش مصنوعی: نمیدانم به کجا بروم و چه کنم، حال دلم را به کی بگویم که از دلتنگی دوری امام خود به شدت ناراحتم.
همین بس است که او را ببینم و در پاش
پس از محاربه دشمنان شوم مقتول
هوش مصنوعی: فقط همین کافی است که او را ببینم و در پای او، پس از جنگ با دشمنان، جان خود را از دست بدهم.
دلم چو گشت مصیقل به صیقل مهرش
بود ز زنگ حوادث بر آینه مصقول
هوش مصنوعی: دلم وقتی که درگیر مشکلات و سختیها شد، به زیبایی و درخشش عشقش تبدیل شد و از زنگارهای حوادث پاک گردید، مانند آینهای صاف و صیقلی.
بگشت بر همه دلها حدیث شوق امام
نیافت چون دل من گوشه برای نزول
هوش مصنوعی: شوق و محبت امام در دلهای همه منتشر شده است، اما هیچکس به اندازه دل من جایی برای فرود آمدن و استراحت او ندارد.
بگو ثنای امام زمان به جان و به دل
که میرسد مدد فیض از نفوس و عقول
هوش مصنوعی: بگو که ستایش امام زمان را با جان و دل انجام ده، زیرا وقتی این عشق و ارادت به او بیان شود، کمک و فیض به جانها و ذهنها میرسد.