توبه آدم و قبول آن
آدم قبول کرد و دگر توبه تازه کرد
از روی عجز و گفت که اغفر ذنوبنا
پس نام مصطفا به زبان راند و مرتضی
آنگاه نام فاطمه آن زبدة النسا
نام حسن بگفت و حسین و شمردشان
تا چارده تمام شد از آل مصطفا
حق نیز لطف کرد و نوازش نمود و باز
بودش به جای خویش و فزودش در اصطفا
آنچش ز راه برد هم آن راهبر شدش
زانجا که در دخالت از آنجا شدش دوا
کردش خلیفه خود و تعلیم او نمود
اسماش با مظاهر از عرش تا ثرا
پنج نور مقدس وسیله تقرب به خداست: آمد ندا که ما به تو گفتیم پیش از ایناعتراف فرشتگان به عجز خود: آنگه به معجبان ملائک خطاب کرد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.