گنجور

غزل شمارهٔ ۹۶۰

هیچیم ما بخویش و نمودار ما توئی
ما صورتیم و معنی هشیار ما توئی
هم گوش و هم سماع توئی در سرو دماغ
هم چشم ما تو معنی دیدار ما توئی
هم تو زبان بیان تو تنطق تو میکنی
هم در دهان زبان تو و گفتار ما توئی
هم دست ما تو معنی نازش ز تست هم
هم پای ما تو قوت رفتار ما توئی
دیدار تست هر چه درآید بچشم ما
بیننده هم تو دیده و دیدار ما توئی
داعی تو و مجیب توئی در سؤال ما
گر دل شود غمین ز تو غمخوار ما توئی
هرکس بسوی سبزه و گلشن رود بسیر
ما را تو سیر سبزه و گلزار ما توئی
بازاریان بسود و زیان متاع در
سود و زیان ما تو و بازار ما توئی
عرض کمال بهر خریدار میکنند
ما عرض نقص کرده خریدار ما توئی
بنشسته در دکان ز پی کسب وکار خلق
دکان ما تو کسب تو و کار ما توئی
قومی بمیکده ز پی باده میروند
ما را محبتت می و خمار ما توئی
فیض از تو است و حاصل معنای شعر تو
اندیشها همه ز تو گفتار ما توئی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هیچیم ما بخویش و نمودار ما توئی
ما صورتیم و معنی هشیار ما توئی
هوش مصنوعی: ما هیچ چیزی از خود نداریم و تمام وجود ما به تو وابسته است. ما فقط ظاهر هستیم و حقیقت وجود ما به تو مربوط می‌شود.
هم گوش و هم سماع توئی در سرو دماغ
هم چشم ما تو معنی دیدار ما توئی
هوش مصنوعی: تو هم شنونده‌ای و هم چیزی که شنیده می‌شود؛ در زیبایی‌ای که در چهره‌ات هست، ما تو را سرچشمه ی دیدار می‌دانیم.
هم تو زبان بیان تو تنطق تو میکنی
هم در دهان زبان تو و گفتار ما توئی
هوش مصنوعی: تو خود بیان هستی و گفتار ما در دهان تو جاری می‌شود.
هم دست ما تو معنی نازش ز تست هم
هم پای ما تو قوت رفتار ما توئی
هوش مصنوعی: تو با ناز و عشوه‌ات به ما کمک می‌کنی و در کنار ما قرار داری، تو نیرویی هستی که رفتار و حرکات ما را شکل می‌دهد.
دیدار تست هر چه درآید بچشم ما
بیننده هم تو دیده و دیدار ما توئی
هوش مصنوعی: دیدار تو در هر حالتی که باشد، برای ما بینندگان فقط تو هستی که دیده می‌شوی و دیدار ما فقط با توست.
داعی تو و مجیب توئی در سؤال ما
گر دل شود غمین ز تو غمخوار ما توئی
هوش مصنوعی: هرگاه درخواستی از تو داشته باشیم، تو خودت را پاسخگوی ما نشان می‌دهی. اگر دل ما از غم پر شود، تو نگران ما خواهی بود و به نوعی غمخوار ما هستی.
هرکس بسوی سبزه و گلشن رود بسیر
ما را تو سیر سبزه و گلزار ما توئی
هوش مصنوعی: هر کسی به سمت سبزه و گلزار برود، تو برای ما همان سبزه و گلستان هستی.
بازاریان بسود و زیان متاع در
سود و زیان ما تو و بازار ما توئی
هوش مصنوعی: بازارها پر از خرید و فروش است و هر کسی در تلاش است تا از این معاملات بهره‌ای ببرد. اما در میان همه این کار و سود و زیان‌ها، تو خودت برای من اهمیت بیشتری داری و معنای واقعی بازار و زندگی من، وجود توست.
عرض کمال بهر خریدار میکنند
ما عرض نقص کرده خریدار ما توئی
هوش مصنوعی: ما برای خریداران از کمال و بهترین‌ها سخن می‌گوییم، اما ما از نواقص و کاستی‌های خود می‌گوییم و فقط تو هستی که ما را می‌خری.
بنشسته در دکان ز پی کسب وکار خلق
دکان ما تو کسب تو و کار ما توئی
هوش مصنوعی: در دکان نشسته‌ایم تا به کار مردم بپردازیم، اما در حقیقت، خود تو هستی که انگیزه و هدف ما را تشکیل می‌دهی.
قومی بمیکده ز پی باده میروند
ما را محبتت می و خمار ما توئی
هوش مصنوعی: گروهی به میخانه می‌روند تا شراب بنوشند، اما عاشقانه تو هستی که مستی و شوق ما را به وجود می‌آوری.
فیض از تو است و حاصل معنای شعر تو
اندیشها همه ز تو گفتار ما توئی
هوش مصنوعی: نعمت و فضل از توست و همه معانی شعر تو از دل و اندیشه تو سرچشمه می‌گیرند. سخنان ما هم از تو نشأت می‌گیرد.