گنجور

غزل شمارهٔ ۹۵۶

خوش آندم کز در احسان در آئی
میان جمع ما خوبان در آئی
ز روی لطف در غمخانهٔ هجر
برای جان مشتاقان در آئی
ز چشم و لب کنی عشاقرا مست
ز بهر جان مخموران در آئی
بزلف و خال دلها را کنی صید
بتیر غمزه بهر جان در آئی
تطاولها کنی ز آن زلف و گیسو
بقصد جان مسکینان در آئی
بپایت خوش برافشانیم جانها
در آنساعت که دست افشان در آئی
ز شادی جان دهد از غم رهد فیض
گرش در کلبهٔ احزان در آئی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش آندم کز در احسان در آئی
میان جمع ما خوبان در آئی
هوش مصنوعی: خوشحالم که در زمان خوبی به جمع ما وارد می‌شوی و در میان این همه خوبان حضور پیدا می‌کنی.
ز روی لطف در غمخانهٔ هجر
برای جان مشتاقان در آئی
هوش مصنوعی: به خاطر محبتت، به خانه‌ی غم و دوری بیایی و جان مشتاقان را شاد کنی.
ز چشم و لب کنی عشاقرا مست
ز بهر جان مخموران در آئی
هوش مصنوعی: ز چشم و لب تو، عاشقان به شوق و مستی می‌آیند و به خاطر جان، مست‌کنندگان را به خود جذب می‌کنی.
بزلف و خال دلها را کنی صید
بتیر غمزه بهر جان در آئی
هوش مصنوعی: با زیبایی و جذابیت خود، دل‌ها را به دام می‌افکنی و با چشمان دلربای خود، دل‌ها را تسخیر می‌کنی و به زندگی آنها وارد می‌شوی.
تطاولها کنی ز آن زلف و گیسو
بقصد جان مسکینان در آئی
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جذابیت موهایت، به جان ناتوانان و بیچارگان نزدیک می‌شوی.
بپایت خوش برافشانیم جانها
در آنساعت که دست افشان در آئی
هوش مصنوعی: ما جان‌هایمان را در پای تو نثار خواهیم کرد، در آن لحظه‌ای که با شادی و شادابی به ما نزدیک می‌شوی و دستت را به نشانه‌ی خوشحالی تکان می‌دهی.
ز شادی جان دهد از غم رهد فیض
گرش در کلبهٔ احزان در آئی
هوش مصنوعی: اگر به شادی روح تو از غم رهایی یابد، فیض الهی حتی اگر در کلبه‌ای پر از اندوه وارد شود، تاثیر خود را خواهد گذاشت.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۹۵۶ به خوانش فاطمه زندی