گنجور

غزل شمارهٔ ۹۵۲

هم تو بیننده هم تو بینائی
هم تماشا و هم تماشائی
جلوه فرمای جلوه آرایان
جلوه آرای جلوه آرائی
آب و رنگ جمال زیبایان
زیب و حسن کمال زیبائی
نور بینائی نظارگیان
مردم دیدهٔ تماشائی
مایهٔ ناز حسن عالم سوز
خانه پرداز عشق سودائی
خلش غمزهای معشوقان
تبش عاشقان شیدائی
خانه ویران کن سکون و قرار
غارت کشور شکیبائی
ذروهٔ آسمان غنج و دلال
آفتاب سپهر بالائی
فیض از تو چنانکه میباید
هستی او را چنانکه میبائی

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هم تو بیننده هم تو بینائی
هم تماشا و هم تماشائی
هوش مصنوعی: تو هم ناظر هستی و هم توانایی دیدن، هم خود تماشاگری و هم خود سوژه‌ای که تماشا می‌شود.
جلوه فرمای جلوه آرایان
جلوه آرای جلوه آرائی
هوش مصنوعی: زیبایی خود را به نمایش بگذار و جلوه‌ای از جلوه‌های زیبا را نمایان کن.
آب و رنگ جمال زیبایان
زیب و حسن کمال زیبائی
هوش مصنوعی: آب و رنگ زیبایی و جمال افراد خوش‌سیما، نشان‌دهنده کمال و زیبایی آن‌هاست.
نور بینائی نظارگیان
مردم دیدهٔ تماشائی
هوش مصنوعی: نور بصیرت و دیدِ کسانی که به تماشا نشسته‌اند، مانند چشمی است که به زیبایی‌ها می‌نگرد.
مایهٔ ناز حسن عالم سوز
خانه پرداز عشق سودائی
هوش مصنوعی: زیبایی دل‌فریب عشق همانند قلابی است که روح را به خود جذب می‌کند و دل را به تلاطم درمی‌آورد.
خلش غمزهای معشوقان
تبش عاشقان شیدائی
هوش مصنوعی: لبخندها و ناز و غم‌های معشوقان، دل‌های عاشقان را به تپش و شوق می‌آورد.
خانه ویران کن سکون و قرار
غارت کشور شکیبائی
هوش مصنوعی: سکون و آرامش را بر هم بزن، به گونه‌ای که مانند ویرانیِ یک خانه، کشور صبر و شکیبایی را هم از بین ببری.
ذروهٔ آسمان غنج و دلال
آفتاب سپهر بالائی
هوش مصنوعی: اوج آسمان به زیبایی و جذابیت درخشش آفتاب در بالاست.
فیض از تو چنانکه میباید
هستی او را چنانکه میبائی
هوش مصنوعی: او از تو بهره می‌برد به همان اندازه که شایسته است، و تو نیز به همان اندازه که باید، وجود او را درک می‌کنی.