گنجور

غزل شمارهٔ ۹۰۱

مثل حسنت بجهان نور ندیده است کسی
همچه عشقت غم پر زور ندیده است کسی
پرتوت تافته بر عالم و نورت پنهان
شاهد ظاهر و مستور ندیده است کسی
دو جهان شیفته دارد رخ ننمودهٔ تو
حسن در پرده و مشهور ندیده است کسی
سخت دوریم ز تو با همه نزدیکی‌ها
بار نزدیک چنین دور ندیده است کسی
دو جهان مست و خرابست ز یک جام الست
این چنین بادهٔ پر زور ندیده است کسی
جز دل اهل خرابات که جولانگه تواست
در جهان خانهٔ معمور ندیده است کسی
نصرت و یاریت آنست که بردار کشی
همچه منصور تو منصور ندیده است کسی
میخورم زهر غمت را بحلاوت دلشاد
ماتمی را که بود سود ندیده است کسی
هر کجا مرده دلی زنده جاوید شود
چون صدای سخنت صور ندیده است کسی
چون غزلهای دل افروز و جهانسوز تو فیض
سخنیرا که دهد نور ندیده است کسی

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مثل حسنت بجهان نور ندیده است کسی
همچه عشقت غم پر زور ندیده است کسی
هوش مصنوعی: هیچ کس در جهان به زیبایی تو نرسیده و هیچ کسی مانند عشق تو، غم و شدت احساس را تجربه نکرده است.
پرتوت تافته بر عالم و نورت پنهان
شاهد ظاهر و مستور ندیده است کسی
هوش مصنوعی: نور تو که بر جهان روشنایی می‌افشاند، از دیدگان پنهان است و هیچ کس نه تنها شاهد نمایان، بلکه شاهد پنهان نیز نیست.
دو جهان شیفته دارد رخ ننمودهٔ تو
حسن در پرده و مشهور ندیده است کسی
هوش مصنوعی: دو جهان به زیبایی تو که هنوز خود را نشان نداده‌ای، شیفته است و هیچ‌کس تاکنون چنین زیبایی را مشاهده نکرده است.
سخت دوریم ز تو با همه نزدیکی‌ها
بار نزدیک چنین دور ندیده است کسی
هوش مصنوعی: ما با وجود اینکه به هم نزدیکیم، به شدت از تو دور هستیم. هیچ‌کس تا به حال چنین نزدیک شدن و فاصله‌ای را تجربه نکرده است.
دو جهان مست و خرابست ز یک جام الست
این چنین بادهٔ پر زور ندیده است کسی
هوش مصنوعی: در دو جهان، همه غرق در مستی و خرابی هستند به خاطر یک جرعه از جام الست. هیچ‌کس تاکنون چنین شرابی با این قدرت را تجربه نکرده است.
جز دل اهل خرابات که جولانگه تواست
در جهان خانهٔ معمور ندیده است کسی
هوش مصنوعی: به جز دل زاهدان و اهل شراب که در سرزمین تو احساس آزادی و شجاعت می‌کنند، هیچ کس در جهان به چنین آرامشی دست نیافته است.
نصرت و یاریت آنست که بردار کشی
همچه منصور تو منصور ندیده است کسی
هوش مصنوعی: یاریت و کمک تو به این معناست که حتی اگر مانند منصور کشته شوی، کسی تاکنون چنین منصوری را ندیده است.
میخورم زهر غمت را بحلاوت دلشاد
ماتمی را که بود سود ندیده است کسی
هوش مصنوعی: من زهر غم تو را می‌خورم، اما با این حال از شادی و جشن دل شاد هستم، چرا که هیچ‌کس از درد و رنج من سودی نبرده است.
هر کجا مرده دلی زنده جاوید شود
چون صدای سخنت صور ندیده است کسی
هوش مصنوعی: هر جا که کسی بی‌دلی و بی‌حالی وجود دارد، با بروز کلام تو و سخنان پر معنا، آنجا جان تازه‌ای می‌یابد، چرا که هیچ‌کس پیش از این صدای تو را نشنیده است.
چون غزلهای دل افروز و جهانسوز تو فیض
سخنیرا که دهد نور ندیده است کسی
هوش مصنوعی: شعرهای دلنشین و تاثیرگذار تو، مانند گوهری روشن و بی‌نظیر است که هیچ‌کس، به جز تو، به چنین کلامی دست نیافته است.