گنجور

غزل شمارهٔ ۹۰۰

پیدای توام ز من چه پرسی
شیدای توام ز من چه پرسی
در دل پیوسته جای داری
مأوای توام ز من چه پرسی
از سر تا پای صنعت تو است
انشای توام ز من چه پرسی
سر همه مو بموی دانی
رسوای توام ز من چه پرسی
گفتی که چه گفتی و چه کردی
مثوای توام ز من چه پرسی
گفتی که بدی تو یا نکوئی
کالای توام ز من چه پرسی
آنرا شنوی که خود دمیدی
من نای توام ز من چه پرسی
جانم صدف و تو گوهر آن
دریای توام ز من چه پرسی
بر تو پنهانم آشکار است
صحرای توام ز من چه پرسی
فردا چه دهم حساب امروز
فردای توام ز من چه پرسی
از من ناید جز آنچه خواهی
بر رای توام ز من چه پرسی
اوصاف تو راست فیض مظهر
سیمای توام ز من چه پرسی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پیدای توام ز من چه پرسی
شیدای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: من از وجود تو پیدایم و از تو چه می‌پرسی؟ من دیوانه‌وار مجذوب تو هستم و از تو چه سؤال می‌کنی؟
در دل پیوسته جای داری
مأوای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: تو همیشه در دل من هستی. چرا از من می‌پرسی که جایت کجاست؟
از سر تا پای صنعت تو است
انشای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: کل وجود من از هنر و صنعت تو شکل گرفته است، پس از من چه توقعی داری؟
سر همه مو بموی دانی
رسوای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق تو به شدت دچار مشکل شده‌ام و دیگر نیاز نیست از من بپرسی که چه حالی دارم.
گفتی که چه گفتی و چه کردی
مثوای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: تو پرسیدی چه گفتی و چه کردی، اما با من چه نیازی به پرسش داری؟
گفتی که بدی تو یا نکوئی
کالای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: تو گفتی که آیا من بد هستم یا خوب، اما من چه نیازی به دانستن کیفیت تو دارم؟
آنرا شنوی که خود دمیدی
من نای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: آنچه را که خودت به وجود آوردی، بشنو. من صدایت هستم، چرا از من سوال می‌کنی؟
جانم صدف و تو گوهر آن
دریای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: من روح من مانند صدف است و تو گوهر گرانبهایی هستی، من از دریای وجود تو هستم، پس چرا از من می‌پرسی؟
بر تو پنهانم آشکار است
صحرای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: من برای تو کاملاً آشکار و روشن هستم، اما تو از من چه می‌پرسید؟ من در دنیای خودت و در دنیای تو به طور کامل حضور دارم.
فردا چه دهم حساب امروز
فردای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: فردا در مورد امروز تو، من چه فایده‌ای می‌توانم داشته باشم و تو چرا از من سوال می‌کنی؟
از من ناید جز آنچه خواهی
بر رای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: من چیزی جز آنچه تو بخواهی نمی‌آورم، پس از من چه چیزی می‌پرسی؟
اوصاف تو راست فیض مظهر
سیمای توام ز من چه پرسی
هوش مصنوعی: تو که ویژگی‌ها و صفاتت بی‌نظیر است، دیگر از من چه می‌پرسید؟ من تنها جلوه‌ای از زیبایی‌های تو هستم.