گنجور

غزل شمارهٔ ۸۹۸

رو بر در تو آریم رانی و گر نوازی
جز تو کسی نداریم سازی و گر نسازی
ای چاره ساز هر چند سازی تو چاره ما
دیگر بتو گرائیم از بهر چاره سازی
از تو شویم‌آباد وز تو شویم ویران
شرمنده‌ایم تا کی ویران کنیم و سازی
خواهد دلم بهر دم جانی کند فدایت
کو جان بی‌نهایت عمری بدین درازی
تا چند شویم از خود آلایش هوسها
یارب لباس تقوی کی میشود نمازی
هرکس گرفته یاری ما و خیال جانان
هر کس بفکر کاری مائیم و عشقبازی
چون رو نهد بمیدان در کف گرفته چوگان
از ما فکندن سر از دوست گوی بازی
بر پای او نهد سر جویای سر بلندی
بر خاک او نهد رو خواهان سر فرازی
عمر دراز باید تا صرف عشق گردد
برفیض مرحمت کن یا رب بجان درازی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رو بر در تو آریم رانی و گر نوازی
جز تو کسی نداریم سازی و گر نسازی
هوش مصنوعی: ما روی خود را به درگاه تو می‌آوریم و اگر ما را نرانی، جز تو کسی را نداریم که به ما لطف کند و اگر هم لطف نکنی، باز هم تسلیتی جز تو نمی‌یابیم.
ای چاره ساز هر چند سازی تو چاره ما
دیگر بتو گرائیم از بهر چاره سازی
هوش مصنوعی: ای کسی که مشکلات را حل می‌کنی، هرچند که تو خودت هم مشکل‌ساز هستی، ما برای یافتن راه‌حل به سوی تو می‌آییم.
از تو شویم‌آباد وز تو شویم ویران
شرمنده‌ایم تا کی ویران کنیم و سازی
هوش مصنوعی: از تو زندگی می‌گیریم و از تو ویران می‌شویم. مدام در حال عذاب وجدانیم که تا کی باید این ویرانی را ادامه دهیم و موسیقی را بنوازیم.
خواهد دلم بهر دم جانی کند فدایت
کو جان بی‌نهایت عمری بدین درازی
هوش مصنوعی: دل من می‌خواهد که برای هر لحظه‌ای جانم فدای او شود، چه آنکه جان بی‌نهایتش عمری طولانی را تحمل کرده است.
تا چند شویم از خود آلایش هوسها
یارب لباس تقوی کی میشود نمازی
هوش مصنوعی: چقدر زمان باید بگذرد تا از آلودگی‌های خواسته‌های نفسانی رها شویم؟ ای کاش روزی فرا برسد که در لباس تقوا قرار گیریم و نماز واقعی برپا کنیم.
هرکس گرفته یاری ما و خیال جانان
هر کس بفکر کاری مائیم و عشقبازی
هوش مصنوعی: هر کسی که در جستجوی یاری ماست و به فکر محبوب خود است، ما نیز به دنبال انجام کارهایی هستیم و در حال عشق ورزی هستیم.
چون رو نهد بمیدان در کف گرفته چوگان
از ما فکندن سر از دوست گوی بازی
هوش مصنوعی: وقتی که او با چوب بازی به میدان می‌آید، ما از دوستی خود دست می‌کشیم و به فکر رقابت می‌افتیم.
بر پای او نهد سر جویای سر بلندی
بر خاک او نهد رو خواهان سر فرازی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به کسی اشاره می‌کند که برای رسیدن به مقام و رفعت خود، باید تلاش کند و از کسی که در جستجوی عظمت و موفقیت است، یاد می‌کند. او به شخصی اشاره دارد که سرش را به پای کسی که بزرگ و والا مقام است می‌گذارد و به این ترتیب، نشان می‌دهد که برای رسیدن به اوج و مقام بلند، نیاز به تواضع و احترام به بزرگان است.
عمر دراز باید تا صرف عشق گردد
برفیض مرحمت کن یا رب بجان درازی
هوش مصنوعی: برای اینکه عشق بتواند به درستی در زندگی انسان جریان پیدا کند، عمر طولانی لازم است. ای پروردگار، با رحمت خود بر ما رحم کن تا زندگی‌امان طولانی‌تر شود.