غزل شمارهٔ ۸۸۶
حبیبی انت ذو من وجودی
فلا تبخل علینا بالرفودی
؟؟ ما را وعدهای وصل دادی
فئی یا مونسی تلک الوعودی
شب یلدای هجران کشت ما را
الا ایام وصل الحب عودی
نه صبر از خدمت تو میتوان کرد
و لا فی الخدمهٔ امکان الورودی
و فی قلبی جوی من حب حب
کنار اضرمت ذات الوقودی
گر آبی میزنی بر آتش ما
تلطف لا الی حد الحمودی
بهشت عدن خواهی عاشقی کن
فان العشق جنات الخلودی
عهود عشق را مگذار ای فیض
نه حق فرمود اوفوا بالعقودی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حبیبی انت ذو من وجودی
فلا تبخل علینا بالرفودی
هوش مصنوعی: دوست من، تو به چنان ارزشی در زندگیام داری که امیدوارم از محبت و لطف خود نسبت به ما دریغ نکنید.
؟؟ ما را وعدهای وصل دادی
فئی یا مونسی تلک الوعودی
هوش مصنوعی: تو به ما وعده وصل دادهای، ای دوست! این وعدهها کجاست که به ما نشان بدهی؟
شب یلدای هجران کشت ما را
الا ایام وصل الحب عودی
هوش مصنوعی: شب طولانی جدایی ما را به دردسر انداخت، ای روزهای وصال عشق! برگردید.
نه صبر از خدمت تو میتوان کرد
و لا فی الخدمهٔ امکان الورودی
هوش مصنوعی: نه میتوانم در خدمت تو صبر کنم و نه در این خدمت راهی برای ورود وجود دارد.
و فی قلبی جوی من حب حب
کنار اضرمت ذات الوقودی
هوش مصنوعی: در دل من جریانی از محبت وجود دارد که مانند آتش شعلهور است.
گر آبی میزنی بر آتش ما
تلطف لا الی حد الحمودی
هوش مصنوعی: اگر آب بر آتش ما میپاشی، لطفاً با محبت این کار را بکن و به حدی نرسان که باعث رنجش و ناراحتی ما شود.
بهشت عدن خواهی عاشقی کن
فان العشق جنات الخلودی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی بهشتی همچون عدن داشته باشی، باید عاشق باشی، زیرا عشق بهشت دائمی را به ارمغان میآورد.
عهود عشق را مگذار ای فیض
نه حق فرمود اوفوا بالعقودی
هوش مصنوعی: عهد و پیمانهای عشق را فراموش نکن، ای فیض! زیرا خداوند در قرآن فرمان داده که به قراردادها عمل کنید.
حاشیه ها
1392/11/07 21:02
کورش
مصرع اول بیت دوم
تو مارا وعده های وصل دادی
باید درست باشه، ولیکن ؟؟ بجای تو گذاشتید