غزل شمارهٔ ۸۸۵
نهال آرزو در سینه منشان گر خردمندی
که داغ حسرت آرد بار باغ آرزومندی
به دستت نیست چون فرمان چهجوئی کام دل ای جان
چو داغ بندگی داری چه کارت با خداوندی
ز خواهشهای پیچا پیچ بند آرزو بگسل
دل آزاده را بهر چه در زنجیر میبندی
بود تا آرزو در دل نگردد کام جان حاصل
ز دل هر آرزو بگسل که با دلدار پیوندی
منه گامی پی گامی که کام آید به استقبال
طریق بندگی بسپر ببین لطف خداوندی
به عشق حق صلائی زن خرد را پشت پائی زن
به نام و ننگ این باطلپرستان را چه در بندی
یکی بر آسمان تازی بر اوج قدس پروازی
درین محنتسرا تا کی به آب و خاک خرسندی
ثباتی نیست دنیا را براتی نیست عقبا را
نه نقدت هست نه نسیه به امّید چه خرسندی
خداوندا دری بگشا جمال خویشتن بنما
رهم تا من ز قید خویش و رنج آرزومندی
خرد در حیرتم دارد هواها فتنه میبارد
مرا دیوانه کن یا رب نمیخواهم خردمندی
فلک غم بر سرم بارد زمین در دل الم کارد
درین مادر پدر یارب کجا شد مهر فرزندی
چو از یادت شوم غافل نه جان ماند مرا نه دل
دمی بی یاد تو بودن به فیض ای دوست نپسندی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نهال آرزو در سینه منشان گر خردمندی
که داغ حسرت آرد بار باغ آرزومندی
هوش مصنوعی: در دل من آرزوهایی مانند نهالی کاشته شده است و اگر کسی به درستی و با هوش باشد، میتواند دلش را از حسرتی که به خاطر این آرزوها به باغ زندگی من آورده، رها کند.
به دستت نیست چون فرمان چهجوئی کام دل ای جان
چو داغ بندگی داری چه کارت با خداوندی
هوش مصنوعی: اگر به خواستهها و آرزوهایت دسترسی نداری، چرا در پی فرمان و خواستهای؟ ای عزیز، وقتی که خود را با داغ بندگی سختی میکشی، چه نیازی به خداوندی داری؟
ز خواهشهای پیچا پیچ بند آرزو بگسل
دل آزاده را بهر چه در زنجیر میبندی
هوش مصنوعی: به خواستههای پرپیچ و خم توجه نکن و دل آزاد خود را از آرزوهای بندین خارج کن. برای چه آن را در زنجیر میکنی؟
بود تا آرزو در دل نگردد کام جان حاصل
ز دل هر آرزو بگسل که با دلدار پیوندی
هوش مصنوعی: تا زمانی که آرزو در دل وجود دارد، به خواستههای جان نخواهیم رسید. از دل هر آرزو جدا شو، چرا که پیوندی با معشوق در کار است.
منه گامی پی گامی که کام آید به استقبال
طریق بندگی بسپر ببین لطف خداوندی
هوش مصنوعی: هر گونه قدمی که برمیداری برای رسیدن به خداوند، با آرامش و اعتماد به لطف او انجام بده. به جای تلاش و عجله، به راه بندگی قدم بگذار و منتظر رحمتهای الهی باش.
به عشق حق صلائی زن خرد را پشت پائی زن
به نام و ننگ این باطلپرستان را چه در بندی
هوش مصنوعی: به عشق خدا و عشق حق، به عقل و خردتان اهمیت ندهید و آن را نادیده بگیرید. به نام و ننگ افرادی که بر باطل و دروغ تکیه دارند، چه اهمیتی میدهید؟
یکی بر آسمان تازی بر اوج قدس پروازی
درین محنتسرا تا کی به آب و خاک خرسندی
هوش مصنوعی: شخصی در آسمان پرواز میکند و به اوج بلندیهای مقدس میرسد، اما در این دنیای پر از مشکلات و سختیها، تا چه زمانی میتواند به مادیات و زندگی زمینی راضی باشد؟
ثباتی نیست دنیا را براتی نیست عقبا را
نه نقدت هست نه نسیه به امّید چه خرسندی
هوش مصنوعی: دنیا دایمی نیست و به فردای انسان هم اعتماد نیست. نه چیزی که در حال حاضر داریم حقیقی است و نه آنچه در آینده ممکن است به دست بیاوریم. در این شرایط، امیدواری به چیزهای بیثبات چگونه میتواند باعث خوشحالی شود؟
خداوندا دری بگشا جمال خویشتن بنما
رهم تا من ز قید خویش و رنج آرزومندی
هوش مصنوعی: ای خدا، لطفاً در را به روی من باز کن و زیبایی خود را به من بنما. مرا راهنما باش تا از بند خود و رنج آرزوهایم رها شوم.
خرد در حیرتم دارد هواها فتنه میبارد
مرا دیوانه کن یا رب نمیخواهم خردمندی
هوش مصنوعی: من در حیرت هستم و عقل و منطق از من دور شدهاند. در دل من آشفتگی و آشوب میبارد. پروردگارا، مرا دیوانه کن، زیرا دیگر نمیخواهم به عقل خود تکیه کنم.
فلک غم بر سرم بارد زمین در دل الم کارد
درین مادر پدر یارب کجا شد مهر فرزندی
هوش مصنوعی: آسمان غم و اندوه را بر سر من میبارد و زمین در دل من درد و رنج را به وجود میآورد. ای خدا، کجاست محبت و مهر فرزندی که در این دنیا به آن نیاز دارم؟
چو از یادت شوم غافل نه جان ماند مرا نه دل
دمی بی یاد تو بودن به فیض ای دوست نپسندی
هوش مصنوعی: هرگاه از یاد تو غافل شوم، نه جانم ماند و نه دلم. لحظهای بدون یاد تو بودن، برایم خوشایند نیست، ای دوست.
حاشیه ها
1392/09/12 00:12
حامد
در بیت اخر بی یادت صحیح است