غزل شمارهٔ ۸۵۳
برفت از برم آن نگار یگانه
دلم شد بدنبال حسنش روانه
سخن از فراقش چه گوید زبانم
تو گوئی کشد آتش دل زبانه
چو حرف گهر بارش از نامه خوانم
گهر میشود اشک من دانه دانه
برون رفت از سینه با کوه اندوه
بدنبال دل میدوم خانه خانه
دلم را غمش کرد سوراخ سوراخ
بتدریج بی منت و بی گمانه
غم دل نه بگذاشت جای فراغت
عبث مطربم میسراید ترانه
اگر نیستم قابل بزم وصلش
پسندم بود جای در آستانه
بگوشم رسیده است تا قصهٔ عشق
دگر قصها نیست الا فسانه
عبث دست و پا میزنی فیض بشکیب
چه گونه سر آید غم جاودانه
خلاصی میسر نگردد کسی را
که افتد درین قلزم بیکرانه
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برفت از برم آن نگار یگانه
دلم شد بدنبال حسنش روانه
هوش مصنوعی: دختر زیبای دل من از کنارم رفت و من در جستجوی زیباییاش به راه افتادم.
سخن از فراقش چه گوید زبانم
تو گوئی کشد آتش دل زبانه
هوش مصنوعی: زبان من از غم جدایی او چه بگوید؟ تو بگو که چگونه آتش دل را شعلهور کند.
چو حرف گهر بارش از نامه خوانم
گهر میشود اشک من دانه دانه
هوش مصنوعی: وقتی از زیباییهای سخن او میخوانم، اشکهایم بهصورت دانههای گرانبها میریزد و به مانند مروارید میشود.
برون رفت از سینه با کوه اندوه
بدنبال دل میدوم خانه خانه
هوش مصنوعی: از سینهام اندوهی بزرگ بیرون میآید و بهدنبال دل به هر خانهای میروم.
دلم را غمش کرد سوراخ سوراخ
بتدریج بی منت و بی گمانه
هوش مصنوعی: دل من به آرامی و به تدریج پر از غم شده است، بدون اینکه دلیل خاصی داشته باشد یا منتظر اتفاقی باشم.
غم دل نه بگذاشت جای فراغت
عبث مطربم میسراید ترانه
هوش مصنوعی: غم و اندوه دل اجازه نمیدهد که از لحظات خوشی بهرهمند شوم؛ به همین خاطر، شهریار، با وجود غمهایم، همچنان میخواند و ترانه میسازد.
اگر نیستم قابل بزم وصلش
پسندم بود جای در آستانه
هوش مصنوعی: اگر من برای حضور در محفل وصالش قابل نیستم، آن را میپسندم که در آستانه بمانم.
بگوشم رسیده است تا قصهٔ عشق
دگر قصها نیست الا فسانه
هوش مصنوعی: به گوشم داستان دیگری از عشق رسیده است، اما دیگر داستانی نیست جز افسانهای.
عبث دست و پا میزنی فیض بشکیب
چه گونه سر آید غم جاودانه
هوش مصنوعی: بیهوده تلاش میکنی، فیض اگر با صبر و شکیبایی همراه نباشد، غم ابدی چگونه از بین خواهد رفت؟
خلاصی میسر نگردد کسی را
که افتد درین قلزم بیکرانه
هوش مصنوعی: هیچ کس نمیتواند از مشکلات و دشواریهایی که در عمق این دریا بیپایان فرو میرود، نجات یابد.