غزل شمارهٔ ۸۳۳
یا رب این مخمور را در بزم مستان بار ده
وز شراب لایزالی ساغر سرشار ده
یکدو غمزه زان دو چشمم ساقیا هر بامداد
یکدو بوسه زان لبانم در شبان تار ده
دور عقل آمد بسر گفتار واعظ شد کساد
عشق را بگشا دکان و رونق بازار ده
وقت مستی و طرب آمد خرد را عذرخواه
بزم مستان را بیارا مطربان را بار ده
کفر صادق خوشتر از ایمان کاذب آیدم
سبحه بستان از کف من در عوض زنار ده
مسجد و محراب و منبر پر شد از زرق و ریا
هان در میخانه بگشا راستان را بار ده
آتشی از عشق افروز اهل غفلت را بسوز
دردها را کن دوا بیمار را تیمار ده
زاهدان خشک را بگذار با جهل و غرور
خیل رندان را می از جام هوالغفار ده
زاهدان را نیست در خور عشقبازی کار ماست
عام را زین باده کم ده خاص را بسیار ده
میکشد ساقی خمارم باده را تعجیل کن
فیض را از جام باقی عیش بی آزار ده
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یا رب این مخمور را در بزم مستان بار ده
وز شراب لایزالی ساغر سرشار ده
هوش مصنوعی: پروردگار، این میخواری را که در جمع بزم مستان است، با نعمتهای خود سیراب کن و به او از شراب بیپایان ساغر پر بده.
یکدو غمزه زان دو چشمم ساقیا هر بامداد
یکدو بوسه زان لبانم در شبان تار ده
هوش مصنوعی: ای ساقی، هر صبح که میشود، دو نگاه ملایم از چشمانم و در شب تار، دو بوسه از لبانم به تو تقدیم میکنم.
دور عقل آمد بسر گفتار واعظ شد کساد
عشق را بگشا دکان و رونق بازار ده
هوش مصنوعی: عقل و منطقی که در سخنان واعظ وجود دارد، دیگر نتوانسته احساسات و عشق را به خوبی بیان کند و به همین دلیل عشق و محبت به زوال رسیده است. حالا باید فرصتی ایجاد کرد که عشق شکوفا شود و رونق بگیرد.
وقت مستی و طرب آمد خرد را عذرخواه
بزم مستان را بیارا مطربان را بار ده
هوش مصنوعی: زمانی که به شوق و سرخوشی میرسیم، از خرد خواهش کنیم که کنار برود و فضای جشن را پر کند. بیا با نوازندگان خاطرهانگیز، بزم مستان را زینت دهیم تا مجلس شادابتر شود.
کفر صادق خوشتر از ایمان کاذب آیدم
سبحه بستان از کف من در عوض زنار ده
هوش مصنوعی: کفر راستین برای من جذابتر از ایمانی است که دروغین باشد. من نوار زنی را در عوض تسبیحی که در دست دارم، میخواهم.
مسجد و محراب و منبر پر شد از زرق و ریا
هان در میخانه بگشا راستان را بار ده
هوش مصنوعی: مسجد، محراب و منبر پر از تظاهر و ظاهرسازی شدهاند. ای کاش در میخانه را باز کنی تا حقایق و اهل راست را در آنجا بنگری.
آتشی از عشق افروز اهل غفلت را بسوز
دردها را کن دوا بیمار را تیمار ده
هوش مصنوعی: عشق مانند آتش است که میتواند افرادی را که غفلتزدهند، بیدار کند و آنها را بسوزاند. این عشق میتواند دردها را درمان کند و به بیمار، آرامش و آسایش ببخشد.
زاهدان خشک را بگذار با جهل و غرور
خیل رندان را می از جام هوالغفار ده
هوش مصنوعی: ترک زهد و ریاضتهای خشک و بیروح را بگذارید، که این افراد در جهل و کبر غرق شدهاند. به جای آن، به جمع رندان و اهل سُکر بپیوندید و از معارف و نعمتهای الهی بهرهمند شوید.
زاهدان را نیست در خور عشقبازی کار ماست
عام را زین باده کم ده خاص را بسیار ده
هوش مصنوعی: زاهدان و عابدان اهل عشق و محبت نیستند. کار عشق و بازی دل، به ما تعلق دارد. به عموم مردم از شراب عشق کم میدهیم، اما به خاصان و اهل دل بسیار میدهیم.
میکشد ساقی خمارم باده را تعجیل کن
فیض را از جام باقی عیش بی آزار ده
هوش مصنوعی: ساقی، خمار و نشئگی من را برطرف کن و سریعتر باده را بیاور. از جام باقی (جام جاودان) بهرهمندم کن و به من زندگی بیدغدغه عطا کن.