غزل شمارهٔ ۸۱۷
ز حق رسید ندا لا اله الا هو
دلم ربود ز جا لا اله الا هو
ندای نور فشان روشنائی دل و جان
ندای شرک زدا لا اله الا هو
سروش هاتف غیب این ندا بجان درداد
دلا توهم بسرا لا اله الا هو
چو گوش هوش بدادم منادی حق را
شنیدم از همه جا لا اله الا هو
ندای هوش ربا «لیس غیره دیار»
ندای هوش فزا لا اله الا هو
خدا گواه و ملایک گواه و دانایان
کفی بهم شهدا لا اله الا هو
نظر بعالم جان کردم از دریچهٔ دل
ندیده دیده سوی لا اله الا هو
نوشته کرد خط مهوشان بخط غبار
بکلک صنع خدا لا اله الا هو
اشارهای خوش چشم مست محبوبان
بغمزه کرد ادا لا اله الا هو
نظر بزلف دو تا کن بجوی موی بمو
ببین ز تای بتا لا اله الا هو
ندا کند دل هر ذره کای ز حق غافل
بخوان ز جبههٔ ما لا اله الا هو
بآسمان نگرو برو بحر و سهل و جبل
نوشته بین همه جا لا اله الا هو
کتاب عنصر و افلاک را ورق بورق
نوشته دست قضا لا اله الا هو
ببحر خواست خروشی که غیر او کس نیست
ز کوه خواست صدا لا اله الا هو
بگوش جان چو رسید از ازل سماع الست
طپید و گفت بلی لا اله الا هو
دلی که شد خنک از چشمهٔ عبادالله
چشد ز برد رضا لا اله الا هو
دلی که گرم شد از زنجبیل حب حبیب
کند دروش فنا لا اله الا هو
خدای فیض کند بر زبان او جاری
بهر نفس همه جا لا اله الا هو
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز حق رسید ندا لا اله الا هو
دلم ربود ز جا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: از حق صدایی به گوش رسید که گفت: «جز او هیچ معبودی نیست». این پیام دل مرا از جای خود برد و تسخیر کرد.
ندای نور فشان روشنائی دل و جان
ندای شرک زدا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: صوتی از نور به گوش میرسد که دل و جان را روشن میکند و پیام آن، دور کردن شرک و اعتقاد به یک خدا است که جز او خدایی نیست.
سروش هاتف غیب این ندا بجان درداد
دلا توهم بسرا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: صدای هاتف غیبی به جان طنینانداز شد و گفت: دلبر! به یاد داشته باش، جز او هیچیه وجود ندارد.
چو گوش هوش بدادم منادی حق را
شنیدم از همه جا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: وقتی که هوش و آگاهی خود را به کار گرفتم، صدای ندای حق را از هر سو شنیدم که تنها خدا وجود دارد و غیر از او هیچ معبودی نیست.
ندای هوش ربا «لیس غیره دیار»
ندای هوش فزا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: ندای جذابی که میگوید: غیر از او کسی در این سرزمین نیست. ندا و پیامی پرمعنا که بیان میکند جز او هیچ معبودی وجود ندارد.
خدا گواه و ملایک گواه و دانایان
کفی بهم شهدا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: خدا و فرشتگان و دانایان شاهد هستند که هیچ معبودی جز او نیست.
نظر بعالم جان کردم از دریچهٔ دل
ندیده دیده سوی لا اله الا هو
هوش مصنوعی: با نگاهی به جهان و از دریچه دل، توجهام را به وجودی بیهمتا جلب کردم که جز او هیچکس نیست.
نوشته کرد خط مهوشان بخط غبار
بکلک صنع خدا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: نگارین خطی که از زیبایی شما به جا مانده، در دل غبار به یادگار نوشته شده است. این نشانهای است از کار خداوند، که جز او معبودی نیست.
اشارهای خوش چشم مست محبوبان
بغمزه کرد ادا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: چشمهای زیبا و دلربای محبوبان با ناز و طعنهای اشارهای به عشق و معشوق کردند و گفتند که هیچ معبودی جز او وجود ندارد.
نظر بزلف دو تا کن بجوی موی بمو
ببین ز تای بتا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: به زیبایی موی یار نگاه کن و در دل نرم او غوطهور شو، و ببین که زیبایی او چقدر بینظیر است و هیچ موجودی را بالاتر از او نمیتوان یافت.
ندا کند دل هر ذره کای ز حق غافل
بخوان ز جبههٔ ما لا اله الا هو
هوش مصنوعی: هر نقطه و ذرهای از وجود انسان فریاد میزند که ای کسی که از حق غافل هستی، از سمت ما به یاد بیاور که جز او خدایی نیست.
بآسمان نگرو برو بحر و سهل و جبل
نوشته بین همه جا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: به آسمان نگاه کن و به دریا، دشت و کوه، در همه جا نوشته شده است که جز او هیچ معبودی نیست.
کتاب عنصر و افلاک را ورق بورق
نوشته دست قضا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: کتاب طبیعت و ستارهها تحت تاثیر تقدیر و سرنوشت نوشته شده و همواره نشاندهنده وجود واحد و یکتای خداوند است.
ببحر خواست خروشی که غیر او کس نیست
ز کوه خواست صدا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: در دل دریا، صدایی که هیچ کس جز او وجود ندارد، به گوش میرسد. از کوه نیز صدایی به گوش میرسد که تنها اوست و جز او هیچ معبودی نیست.
بگوش جان چو رسید از ازل سماع الست
طپید و گفت بلی لا اله الا هو
هوش مصنوعی: وقتی صدای آفرینش به جان آدمی رسید، او به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و با تمام وجود پاسخ داد که جز او الهی نیست.
دلی که شد خنک از چشمهٔ عبادالله
چشد ز برد رضا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: دلهایی که از چشمهٔ عبادت خداوند سیراب شدهاند، از خوشنودی او بهرهمند میشوند و به حقیقت ایمان میآورند که جز او معبودی نیست.
دلی که گرم شد از زنجبیل حب حبیب
کند دروش فنا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: دل وقتی که از عشق محبوبش گرم و پرشور میشود، به حالت جذبه و فنا میرسد و تنها وجود خدا را در نظر میآورد.
خدای فیض کند بر زبان او جاری
بهر نفس همه جا لا اله الا هو
هوش مصنوعی: خداوند بر زبان او عنایت کند که در هر لحظه و در همه جا فقط او را بپرستد و به یادش باشد.
حاشیه ها
1400/01/03 16:04
افشین
لاالاه الا هو...